• مطالب پربیننده

    گوشه ای زندگی شیخ محمد سعید رمضان البوطی رحمه الله تعالی

    نوشته شده در تاریخ : پنجشنبه ۲ فروردين ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۱۲

    ایشان عالم عصر و مجدد بوده اند ، شخصی با تقوا و مخلص ، پاکدل و خوش نیت که بر شرع خداوند و اخلاق اسلامی غیرت داشته است

     

    * در سال 1929 م -1347 هـ کنار رودخانه دجله در نقطه ی تلاقی مرز سوریه ، عراق و ترکیه در روستای  جیلکا متولد شد این روستا در جزیره معروف ابن عمر که به جزیره بوطان موسوم است قرار دارد.

    پدر ایشان علامه ملا رمضان بوطی رحمه الله تعالی می باشد کسی که بعد از اجرای قوانین دین ستیزانه آتاتورک به دمشق مهاجرت نمود .

    * دروس ابتدایی را در منطقه ساروجه گذراند ... منتها تنها راه کسب علم برای ایشان مدرسه نبود..بلکه پدرشان در این زمینه نقش مهمی را ایفا کردند . در مورد تحصیلاتش در این دوره شیخ می گوید : بعد از آن تنها معلمم ، پدرم بود ، در ابتدا مبادی عقیده اسلامی را به من آموزش داد ، سپس مختصری از سیرت سیدنا رسول الله صلی الله علیه  و سلم از طریق آموزش کتابچه ای به نام (( ذخیرة اللبیب فی سیرة الحبیب )) به من یاد داد ، سپس با اصول علوم پایه از نحو و صرف مرا آشنا ساخت و حفظ الفیه ابن مالک را برایم مقرر نمود به این صورت که هر روز تفسیر پنج یا شش بیت را به من می گفت و من هم موظف بودم در طول روز بعد از فهم آن ابیات ، آنها را حفظ کنم . به یاد دارم که تمام الفیه را در کمتر از یک سال حفظ نمودم در حالی که آن زمان به سن بلوغ نرسیده بودم و در همان زمان بود که پدرم مرا موظف ساخت که نظم (( الغایة و التقریب با تالیف عمریطی)) را حفظ کنم که 1200 بیت بود .

    * در حالی که ایشان سیزده ساله بودند ، مادرشان وفات یافتند و پدرشان با زن دیگری از خانواده های اصیل و بزرگ ترکی ازدواج نمود و این باعث شد که علاوه بر زبان کردی و عربی ، به زبان ترکی هم توجه نماید .

    *بعد از پایان دوران ابتدایی ، واردجامع منجک نزد شیخ حسن حبنکه المیدانی شد ... و شیخ در مورد این مرحله ابراز می دارد : (( ...روزی پدرم ، قبل از اینکه مرا به عنوان کوچکترین شاگرد ، به شیوخ معهد توجیه اسلامی بسپارد مرا نصیحت کرده و از آرزوهایش را در مورد من می گفت ، ابراز داشت : فرزندم ، اگر می دانستم که راه رسیدن به الله ، در زدودن زباله ها از راه هاست حتما تو را یک رفتگر تربیت می کردم ، اما وقتی دقت کردم دیدم راه رسیدن به خداوند ، علم به او و دینش می باشد و لذا تصمیم گرفتم همراه با تو این راه بپیمایم )) سپس با تاکید و قاطعیت توصیه نمود که هرگز هدفم را از تحصیل ،کسب مدرک یا شغل قرار ندهم ... و بعد از چند روز مرا به خانه ی شیخ حسن حبنکة رحمه الله تعالی برد مرا به او سپرد و خود بازگشت .

    لذا دوران دوری من از خانه آغاز شد  ، و یکی از دانشجویان معهد توجیه اسلامی گشتم و تنها سه شنبه هر هفته برای دیدار پدرم به خانه رفته و تمام روز را آنجا مانده و شب مجددا به منجک باز می گشتم .

    بنده در کنار طلاب سطح عالی به دروس شیخ گوش می دادم ، در حالی که تنها مقدار اندکی از آن دروس را فهم می کردم اما بعدها فهمیدم که حضورم درآنجا مفید بوده است .. روزهای سه شنبه که نزد پدرم می رفتم درس هایی از نحو و بلاغت را نزد ایشان تلمذ می کردم و عقود الجمان سیوطی را به واسطه ی ایشان حفظ نمودم همانگونه که کتاب هایی در منطق و مقولات عشر نیز یاد گرفتم و شرح الجوامع در اصول را هم آموزش دیدم .

    *در این مرحله برای ایراد خطبه بالای منبر رفت در حالی که هفده سال بیشتر نداشت و آن در یکی از مساجد المیدان ، نزدیک مسجد جامع منجک صورت پذیرفت.

    *برخی از اساتیدش او را تشویق به حفظ قرآن کریم نمودند و ایشان هم قبول کرده و حفظ قرآن را آغاز نمود اما پدرش رحمه الله تعالی با وجود اینکه می دانست پاداش عظیمی برای حافظ قرآن است ولی به خاطر گناهی که در صورت فراموش کردن قرآن متوجه شخص می شود او را از این کار بازداشت .

    و لذا به حفظ قرآن نپرداخت  اما از جمله افرادی بود که قرآن را زیاد تلاوت می کرد بگونه ای که در هر سه روز یک بار قرآن را ختم می نمود و حاصل این کثرت تلاوت این شد که بسیاری از سوره ها و مواضع آیات را حفظ شد بدون اینکه با روش تقلیدی مرسوم اقدام به حفظ آنها نماید .

    و یکی از آثار کثرت تلاوت ،  تاثیر آن در اهتمامات ادبی و سبک کلامی عربی ایشان  و بلاغتی که در گفته ها و نوشته های شیخ وجود دارد ، مشهود است.

    در سن هیجده سالگی ازدواج کرد.. که حاصل این ازدواج شش پسر و یک دختر است .

    *در این دوره علاقه ی عجیبی به خواندن کتابهای ادبی معاصرین و گذشتگان داشت از جمله کتابهای مصطفی صادق رافعی ، جاحظ ، عقاد ، و مازنی ، مقامات حریری .  در سال 1952 اولین کارش را  ارائه داد که  مقاله ای بود تحت عنوان (( أمام المرأة )) که مجله تمدن اسلامی آن را منتشر ساخت ، سپس همین مجله ، مقالات دیگری را هم از ایشان منتشر کرد . یکی از کارهای ادبی آغازین ایشان داستانی بود که از زبان کردی آنرا به عربی ترجمه کرد داستانی تحت عنوان (( ممو زین )) که در مورد دوستی عفت مند و عشق و وفاداری کم نظیر بود و آن را بگونه ای بسیار جذ اب به عربی بازگرداند که چندین بار چاپ مجدد داشت .

    *در سال 1953 تحصیلاتش را در معهد توجیه اسلامی به پایان رساند و در این هنگام این معهد به معهد شرعی نظامی تبدیل شده بود  بنابراین شش سال در جامع منجک در حضور شیخ حسن حبنکة کسب فیض نمودند .

    *در سال 1954 برای تکمیل تحصیلات دانشگاهیش وارد جامع الازهر شد . خودشان در مو رد این مرحله خصوصا از تجارب ادبیش سخن می گوید : وقتی دوران دبیرستان و مقداری بیشتر از آن را به اتمام رساندم برای تکمیل دروس دانشگاهی وارد الازهر شدم .. وقتی قاهره بودم هر هفته مقاله ای ادبی یا اجتماعی را به روزنامه ای با مدیر مسوولی مرحوم نصوح بابیل تحت عنوان أسبوع الی اسبوع می فرستادم که حدودا بین سالهای 1954 و 1955 بود.

    * بعد از اینکه لیسانس شریعت را از دانشکده شریعت الازهر دریافت نمود در سال 1955 به دمشق بازگشت.

    * سپس دیپلم تربیت را از دانشکده لغت عربی در الازهر در سال 1956 اخد کرد .

    *در سال 1958 به عنوان مدرس تربیت دینی در حمص انتخاب شد .

    *در دانشکده شریعت دانشگاه دمشق مشغول شد و برای تحصیل در دوره دکترای فقه و اصول به قاهره بورسیه گشت و پایان نامه اش کتاب ( ضوابط المصلحة فی الشریعة الاسلامیة ) بود که رتبه ممتاز را به دست آورد.

    *درسال 1965  م ابتدا به عنوان مدرس و سپس استاد مساعد و در نهایت به عنوان استاد در دانشکده شریعت دانشگاه دمشق انتخاب شد .

    در سال 1975 م به عنوان معاون دانشکده و سپس به ریاست آن رسید ، و در ادامه رئیس قسم عقائد و ادیان شد و الان بازنشسته بوده و با دانشگاه در زمینه ارائه دروس و همایشات همکاری می کند.

    *طی این دوره تا سال 1981 از محافل عمومی بدور بود و فعالیت هایش در حوزه های دانشگاهی خلاصه می شد تنها دو کلاس در طول هفته در مسجد سنجقدار برگزار می کرد که بسیاری از جوانان دمشق و اطراف از آن کسب فیض می نمودند ، سپس این کلاس به علت تنگی مکان ، به مسجد تتکز و بعد از آن به مسجد الایمان انتقال یافت .. که به فضل خداوند این دروس تا الان هم ادامه دارد ، کلاس دیگری در مسجد پدرش شیخ ملا رمضان بوطی و در جامع اموی برگزار می کرد ..

    *از بارزترین افکار ایشان در مسیر علمی و دعوی می توان به موارد زیر اشاره کرد :

    - برخی از مفکرین اسلامی را مورد انتقاد قرار می داد که از عبادات ، اذکار و اورادی که مهترین توشه در مسیر دعوت الی الله است دوری می گزینند .

    -انسانی شفاف ... بسیار گریان  .. بود که در بسیاری از دروس و سخنرانیهایش این خصوصیت مشاهده می شود .

    - همیشه حاکم را نصیحت می کرد.. و حاکمان سوریه را به صورت آشکار و پنهان مورد سوال قرار می داد ..خصوصا در مورد مسائلی که مربوط به نماز در لشکر و پخش سریال های تلویزیونی می شد . همچنین از طرد زنان با روپوش از برخی از ادارات دولتی انتقاد می کرد همچنین در مورد روش های تربیت اسلامی و لغت عربی توصیه هایی داشت.

    *تخصص های علمی و فکری ایشان دارای شاخه های گوناگون بود و این امر در فعالیت های علمی و در کتب و سخنرانی هایش کاملا مشهود است . مهارتش در علوم عقلی و نقلی بر اساس فهم دقیق و پی بردن به مقاصد شریعت باعث شده بود به نیکی قدیم را با جدید وفق دهد و این امر او را در محافل علمی و فکری یاریگر بود در محافلی که به منظور بحث و مناقشه در مورد اهم قضایایی که فکر انسانی را به خود مشغول کرده است ، برگزار می شد و ایشان نقش مهمی در توجیه فکری و علمی مجتمعات را داشته اند.

    از خصوصیت نوشته های ایشان این است که دفاعش به صورت ضعیف انجام نمی گیرد بلکه در نهایت قدرت افکار غربیها را مورد انتقاد قرار داده و دلائل علمی موجه را بر سستی عقائدشان ارائه می دهد خصوصا در ارتباط با موضوعات اسلامی  .

    *ایشان در سطح منطقه ای و جهانی فعالیت های متعددی  داشته اند :از جمله :

    -در بسیاری از کنفرانس ها و همایش هایی که در سطح منطقه عربی و جهانی برگزار می شد شرکت داشته است مانند گردهمایی فکری اسلامی که در الجزائر برگزار می شد که چندین سال از شرکت کنندگان بوده است .

    -  در بسیاری از کشورهای عربی و غربی سخنرانی داشته  از بارزترین آنها سخنرانیش در مجلس پارلمان اتحاد اروپا دراستراسبورگ که در مورد حقوق اقلیات در اسلام در سال 1991 ارائه داد.

    - عضو مشاور در برخی از جلسات مجمع فقه اسلامی

    -عضو هیات محاسبه و مراجعه موسسات مالی اسلامی

    - عضو جمعیت نور الاسلام در غرب / فرانسه

    عضو موسسه طابا/ابوظبی

    -ایشان در حال حاضر به عنوان مشاور فعالیت های علمی در جامع اموی دمشق می باشند

    -عضو مجلس اعلای دانشگاهی اکسفورد هستند

    عضو مجمع حکومتی در مباحث تمدن اسلامی / عمان

    - کسب جائزه شخصیت برتر سال 2004 در دبی

    *برنامه های متعدد علمی، دینی و اجتماعی که  از کانال های ماهواره ای پخش می شد از فعالیت های شیخ به حساب می آید : از جمله : برنامه های (( مع البوطی فی قضایا الساعة )) ، (( مع البوطی فی حیاته و فکره )) ، (( الجدید فی اعجاز القرآن )) ، (( الاسلام فی میزان العلم )) ، (( مشاهد و عبر من القرآن و السنة )) ، و برنامه های دروس قرآنی که حدودا ربع قرن مستمرا پخش می شده است .

    * از برترین تالیفات ایشان که بسیار است و بالغ بر پنجاه عنوان می شود از جمله :

    الإنسان مسير أم مخير/ هذه مشكلاتنا/ وهذه مشكلاتهم/ هذا والدي/ محاضرات في الفقه المقارن/ الإسلام ملاذ كلّ المجتمعات الإنسانيّة/ الحب في القرآن ودور الحب في حياة الإنسان/ من الفكر والقلب/ يغالطونك إذ يقولون/ منهج الحضارة الإنسانية في القرآن/ اللامذهبية أخطر بدعة تهدد الشريعة الإسلامية/ السلفية مرحلة زمنية مباركة وليست مذهب إسلامي/ شخصيات استوقفتني/ المرأة بين طغيان النظام الغربيّ ولطائف التشريع الربانيّ/ لا يأتيه الباطل/ عائشة أم المؤمنين رضي الله عنها/ منهج الحضارة الإنسانية في الإسلام/ نقض أوهام المادية الجدلية/ تجربة التربية الإسلامية في ميزان البحث/ أبحاث في القمة (عشر كتيبات)/ قضايا فقهية معاصرة/ تحديد النسل/ قضايا ساخنة/ المذاهب التوحيدية والفلسفات المعاصرة/ التعرف على الذات/ الإسلام والغرب ... وغيرها الكثير لكن أبرز مؤلفات الشيخ على الإطلاق: شرح وتحليل الحكم العطائية (لابن عطاء الله السكندري) 4 مجلدات. فقه السيرة النبوية، كبرى اليقينيات الكونية.

    و بسیاری از کتاب های ایشان به زمان های دیگری مانند انگلیسی ، فرانسوی ،آلمانی ، ترکی ، روسی و.. ترجمه شده است .

    * ایشان عالم عصر و مجدد بوده اند ، شخصی با تقوا و مخلص ، پاکدل و خوش نیت که بر شرع خداوند و اخلاق اسلامی غیرت داشته است ، در ابراز حق جسارت داشته و زندگی خود و مردم را با حرف های نیک و موعظه حسنه و حکمت های سودمند از کتاب و سنت نبوی ، پربار نموده است ، پیرو سلف صالح بوده و از افتادن در بدعت ها برحذر می داشته است و در یک کلام دعوتگری اسلامی بوده است که در هر میدانی ، رتبه ممتاز را داشته است .

    *ایشان در عصر روز پنج شنبه 10/جمادی الاول /1434هـ به درجه رفیع شهادت رسید در حالتی که هر مسلمان عاقلی آرزو دارد که در چنین حالتی بمیرد در مجلسی که رسول الله صلی الله علیه و سلم آن مجلس را چنین توصیف فرموده اند : هر گاه گروهی در خانه ای از خانه های خدا جمع شده ، کتاب خدا را تلاوت کرده ، و در بین خود آن را مدارسه نمایند  بر آنها آرامش نازل شده و رحمت آنها را فرا گرفته و فرشتگان احاطه شان می کنند و خداوند نزد  آنهایی که نزدش است از آنها یاد می کند )) و آن زمانی بود که ایشان در مسجد الایمان دمشق مشغول تفسیر قرآن بود و حدودا پنجاه طلبه علم شرعی هم در کلاسش حضور داشته اند . خداوند ایشان را قرین رحمتش قرار دهد .

    * و در پایان این زندگی نامه مبارک لازم است تاکید کنیم که شیخ حتی در آخرین لحظات زندگیش از اینکه شام را ترک کرده و در کشور دیگری ساکن شود ، رد کرد . و این علیرغم تطمیع هایی بود که برای ایشان صو رت می پذیرفت و این مساله در قسمت آخر برنامه (( مع  البوطی فی قضایا الساعة )) که در روز شهید شدنش ضبط شده است کاملا گویاست ، کما اینکه ایشان هیچکدام از دختران یا اولادش در ترکیه ساکن نیستند .

    گردآوری و تنظیم : وب سایت نسیم الشام و از طریق مراجعه حضوری نزد خود ایشان.

    برگرفته از : نسیم الشام ، ترجمه فارسی : عبدالله محمد دریایی مدرس مدرسه ی دینی سلطان العلماء قشم - طولا