• مطالب پربیننده

    چرا ملل فاقد ایمان زندگی مرفه دارند ؟

    نوشته شده در تاریخ : يكشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۲۲

    اینکه تصور می شود ملت های فاقد ایمان و پرهیزگاری غرق در ناز و نعمتند ، اشتباه بزرگی است که از اشتباه دیگری یعنی ثروت را دلیل بر خوشبختی گرفتن سرچشمه می گیرد .

    در سوره ی اعراف آیه ی 96 می خوانیم : (( اگر مردمی که در شهرها و آبادیها زندگی دارند ایمان بیاورند و تقوی پیشه کنند برکات آسمان  و زمین را بر آنها می گشاییم ..)) 

    با توجه به آیه ی شریفه این سوال مطرح می شود که اگر ایمان و تقوا موجب نزول انواع برکات الهی است چرا مشاهده می کنیم ملت های بی ایمانی را که غرق در ناز و نعمتند ؟ 

    پاسخ این سوال با توجه به دو نکته روشن می گردد : 

    الف - اینکه تصور می شود ملت های فاقد ایمان و پرهیزگاری غرق در ناز و نعمتند ، اشتباه بزرگی است که از اشتباه دیگری یعنی ثروت را دلیل بر خوشبختی گرفتن سرچشمه می گیرد . 

    معمولا مردم این طور فکر می کنند که هر ملتی صنایعش پیشرفته تر و ثروتش بیشتر باشد خوشبختر است در حالی که اگر به درون این جوامع نفوذ کنیم و دردهای جانکاهی که روح و جسم آنها را درهم می کوبد از نزدیک ببینیم قبول خواهیم کرد که بسیاری از آنها از بیچاره ترین مردم روی زمین هستند ، بگذریم از اینکه همان پیشرفت نسبی ، نتیجه بکار بستن اصولی همانند کوشش و تلاش و نظم و حس مسوولیت است که در متن تعلیمات انبیاء قرار دارد . 

    این خبر در جرائد منتشر شده است که در نیویورک یعنی یکی از ثروتمندترین و پشرفته ترین نقاط دنیای مادی ، بر اثر خاموشی ناگهانی برق صحنه عجیبی به وجود آمد ، یعنی بسیاری از مردم به مغازه ها حمله بردند و هستی آنها را غارت کردند تا آنجا که سه هزار نفر از غارتگران به وسیله ی پلیس بازداشت شدند . 

    مسلما تعداد غارتگران واقعی چندین برابر این عدد بوده و تنها این عده بودند که نتوانستند به موقع فرار کنند ، و نیز مسلم است که آنها غارتگران حرفه ای نبوده اند که نفرات خود را برای چنان حمله ی عمومی از قبل آماده کرده باشند ، زیرا حادثه یک حادثه ی ناگهانی بود . 

    بنابراین چنین نتیجه می گیریم که با یک خاموشی برق ، دهها هزار نفر از مردم یک شهر ثروتمند و به اصطلاح پیشرفته تبدیل به غارتگر شدند ، این تنها دلیل بر انحطاط اخلاقی ملت است بلکه دلیل بر ناامنی شدید اجتماعی نیز می باشد . 

    خبر دیگری که در جرائد بود این خبر را تکمیل کرد ، و آن اینکه یکی از شخصیت های معروف که در همین ایام در نیویورک در یکی از هتل های مشهور چندین ده طبقه ای نیویورک سکونت داشت می گوید : قطع برق ، سبب شد که راه رفتن در راهروهای هتل به صورت کار خطرناکی در آید ، به صورتی که متصدیان هتل اجازه نمی دادند کسی تنها از راهروها بگذرد و به اطاق خود برسد مبادا گرفتار غارتگران گردد لذا مسافران را در اکیپ های ده نفری یا بیشتر ، با مامورین مسلح به اتاق های خود می فرستادند شخص مزبور اضافه می کند که تا گرسنگی شدید به او فشار نمی آورده جرئت نداشته است از اطاق خویش خارج گردد . 

    اما همین خاموشی برق در کشورهای عقب مانده ی شرقی هر گز چنین مشکلاتی را به وجود نمی آورده و این نشان می دهد که آنها در عین ثروت و پیشرفت صنایع کمترین امنیت در محیط خودشان ندارند از این گذشته ناظران عینی می گویند آدم کشی در آن محیط ها همانند نوشیدن یک جرعه ی آب است ، به همین آسانی . 

    و می دانیم اگر تمام دنیا را به کسی بدهند و در چنین شرائطی زندگی کند ، از بیچاره ترین مردم جهان خواهد بود تازه مشکل امنیت تنها یکی از مشکلات آنها است ، نابسامانیهای فراوان اجتماعی دیگری دارند که آنها نیز به نوبه ی خود بسیار دردناکند با توجه به این حقائق ، ثروت را نباید با خوشبختی اشتباه کرد . 

    ب - اما اینکه گفته می شود چرا جوامعی که دارای ایمان و پرهیزگاری هستند عقب مانده اند اگر منظور از ایمان و پرهیزگاری تنها ادعای اسلام و ادعای پایبند بودن به اصول تعلیمات انبیا بوده باشد قبول داریم چنین افرادی عقب مانده اند ولی می دانیم حقیقت ایمان و پرهیزگاری چیزی جز نفوذ آن در تمام اعمال و همه ی شئون زندگی نیست و این امری است که با ادعا تامین نمی گردد . 

    با نهایت تاسف اصول تعلیمات اسلام و پیامبران خدا در بسیاری از جوامع اسلامی متروک یا نیمه متروک مانده است و چهر ه ی این جوامع چهره ی مسلمانان راستین نیست . 

    اسلام دعوت به پاکی و درستکاری و امانت و تلاش و کو شش می کند کو آن امانت و تلاش ؟ اسلام دعوت به علم و دانش و آگاهی و بیداری می کند کو آن علم و آگاهی سرشار ؟ اسلام دعوت به اتحاد و فشردگی صفوف و فداکاری می کند ، آیا براستی این اصل به طور کامل در جوامع اسلامی امروز حکفرما است و با این حال عقب مانده اند ؟ ! بنابراین باید اعتراف کرد اسلام چیزی است و ما مسلمانان چیز دیگر . 

    منبع : عقائد اهل سنت ، تالیف دکتر مجد مکی با ترجمه ی فیض محمد بلوچ ، ج 3، ص 700-703.