• مطالب پربیننده

    اسباب افراط و زیاده روی در حکم

    نوشته شده در تاریخ : سه شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۰۷:۲۲

    کسی که متصدی فتواست می بایست قبل از اعتقاد به حکم مساله ، به بحث و بررسی پیرامون دلیل شرعی اقدام نماید و فهم دلیل از خلال قرآن و سنت امکان پذیر نیست مگر اینکه مفتی از تاویل و اسباب نزول و ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و روش های زبان عربی و اختلاف فقیهان آگاه و به معانی آیات قرآن و احادیث نبوی مطلع باشد .

     

    سختگیری و زیاده روی در حکم به دو عامل اساسی بر می گردد :

    1-     جرأت و کم بضاعتی فقهی

    طرفداران جوان اندیشه ی تکفیر با ملاحظه قرار دادن ظواهر برخی آیات و احادیث ، در صادر کردن احکام مربوط به امور اعتقادی جسارت به خرج داده اند و بدون اینکه دیگر نصوص دینی را مورد توجه قرار دهند یا اینکه از حکم صحابه و تابعین و پیشوایان مسلمانان مطلع باشند ، آنان نه تنها پا را فراتر از موارد مذکور گذاشته اند و گمان کرده اند که کتاب های فقهی با عصر کنونی ما متناسب و سازگار نیست بلکه اعلام کرده اند : حَکَم و مرجع قرار دادن کتابهای فقهی با پرستش بتان یعنی : پرستش ائمه فقه و شریعت برابر است . آنها با طرح ادعای خود مبنی بر مرجع قرار دادن قرآن و سنت ، جوانان را از مراجعه به کتاب های فقهی باز داشته اند حال آنکه آنان در حقیقت بجای مرجع و حکَم قرار دادن قرآن و سنت ، فهم و استنباط امیرشان را مرجع خود قرار داده اند ؛ امیری که بخاطر سن اندکش بر بسیاری از نصوص دینی مطلع نبوده است و او در آغاز معتقد به حکمی می شد سپس برای تایید آن حکم  به دنبال احادیث و آیات موید عقیده اش به بحث و بررسی می پرداخت .

    کسی که متصدی فتواست می بایست قبل از اعتقاد به حکم مساله ، به بحث و بررسی پیرامون دلیل شرعی اقدام نماید و فهم دلیل از خلال قرآن و سنت امکان پذیر نیست مگر اینکه مفتی از تاویل و اسباب نزول و ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و روش های زبان عربی و اختلاف فقیهان آگاه و به معانی آیات قرآن و احادیث نبوی مطلع باشد .

    2-     برتری جویی بخاطر عبادت

    یکی دیگر از اسباب زیاده روی در حکم این است که برخی از جوانان عبادات و علم خود را دلیل برتر بودن خود بر دیگران قرار داده اند و عذر دیگران را در این باره هرگز نمی پذیرند و با حس برتری نسبت به دیگران نگاه می کنند حال آنکه خداوند متعال می فرمایند : (( گفتار چه کسی بهتر از گفتار کسی است که مردمان را به سوی خدا می خواند و کارهای شایسته می کند و اعلام می دارد که من از زمره ی مسلمانان هستم )) فصلت 33.

    این جوانان با این بینش به دانشمندان و مجاهدین پیشین نگاه می کنند که آنها به دلیل عدم تکفیر حاکمان دچار ذلت و خواری و سستی شده اند .

    دکتر قرضاوی سکوت پیشینیان را اینگونه روشن ساخته می گوید : سکوت بر منکر به خاطر بیم از وقوع منکری بزرگتر و از باب ارتکاب ضرر آسان تر ، جائز و رواست . و از دلائل ویژه این موضوع داستان هارون در قرآن است . آن گاه که موسی برادر خود هارون را در در نزد بنی اسرائیل جانشین قرار داد و خود برای مناجات با پروردگارش به کوه رفت اما هنگامی که برگشت دید که بنی اسرائیل به پرستش گوساله مشغول اند و هارون بر این جرم سنگین سکوت اختیار کرده است خداوند متعال سبب سکوت هارون را اینگونه بازگو کرده است : (( هارون گفت ای پسر مادرم نه ریش مرا بگیر و نه موی سرم را . من ترسیدم که بگویی میان بنی اسرائیل تفرقه انداختی و سفارش مرا به کار نبستی ( طه 94)

    دکتر قرضاوی حدیث صحیح عائشه رضی الله عنها از پیامبر صلی الله علیه و سلم را به عنوان شاهدی دیگر نقل می کند : (( پیامبر صلی الله علیه و سلم در این حدیث خطاب به عائشه رضی الله عنها فرموده است : اگر قومت تازه مسلمان نمی بودند کعبه را دوباره و بر اساس قواعد ابراهیم می ساختم )). پیامبر صلی الله علیه و سلم با توجه به این حدیث ، امری که مطلوب است را به خاطر خوف از بر انگیخته شدن فتنه و آشوب توسط عده ای ، ترک کرده است . بنابراین صبر و تحمل آزار و ظلم و استبداد حاکمان ، مادامی که کفر آشکاری از آنان سرنزده باشد از همین قبیل است ( الصحوة الاسلامیة ص 186 . )

    در بحث های بعدی کتاب دلائل و مستندات شرعی بسیاری در مورد رد این شبهه ها ارائه شده اند اما در اینجا بر این مساله تاکید می کنیم که انجام گناه موجب کفر شخص نمی شود مگر اینکه شخص حکم خداوند متعال را انکار نماید یا اینکه آن رامورد استهزاء و تمسخر قرار دهد .

    اجماع صحابه پیامبر صلی الله علیه و سلم درباره قدامه بن مظعون هنگامی که مرتکب گناه باده گساری شد بر همین مساله دلالت دارد . از مهمترین نصوص دینی که بر عدم کفر مرتکب گناه کبیره دلالت دارند می توان به موارد زیر اشاره کرد :

    الف – خداوند متعال در سوره نور تهمت زدن بدون دلیل به زنان مومن و پاکدامن را موجب فسق دانسته و می فرماید : آنان را هشتاد ضربه شلاق بزنید ( نور 4)

    بنابراین اگر فسق مذکور در آیه ی نور موجب کفر شخص می گردد در این حالت باید مجازات او قتل باشد .

    ب- بخاری و مسلم در باب حدود ، حدیث مراجعه شخص اعرابی به پیامبر صلی الله علیه و سلم بخاطر فرزند مجردش نقل کرده اند . پیامبر صلی الله علیه و سلم در مورد این جوان مجرد که با زن اربابش زنا کرده بود فرمود : حکم پروردگار در مورد این جوان ، شلاق همراه با تبعید به مدت یکسال است . این شخص جوان توبه کنان به نزد پیامبر صلی الله علیه و سلم نیامده بود بنابراین اگر جرمی که مرتکب شده موجب کفر می بود در این صورت حکم پروردگار متعال در مورد او می بایست قتل باشد .

    ج- مسلم و دیگر محدثان حدیث بیعت مسلمانان با پیامبر صلی الله علیه و سلم در مورد ایمان به پروردگار متعال و ترک زنا و سرقت روایت کرده اند . پیامبر صلی الله علیه و سلم در این حدیث به صراحت روشن کرده است هر کس توبه کند به گونه ای که حد بر او جاری شود آن حد کفاره ی گناهانش خواهد بود و گناه هر کسی را که خداوند بپوشاند کار او به خدا واگذار می شود اگر بخواهد او را عذاب می دهد و اگر بخواهد او را می بخشد . همچنین پیامبر صلی الله علیه و سلم مشیت الهی را درباره ی شخصی که نماز را بدون تمسخر و استهزاء ترک کرده بود ذکر کرده است – با توجه به حدیث مالک- حال آنکه پیامبر صلی الله علیه و سلم درباره ی شخصی که نماز را از روی تمسخر و استهزاء ترک کرد بود فرمود : هر کس نماز را ترک کند کافر شده است . الصحوه الاسلامیة ص 48-54-93-101 .

    منبع : الحکم و قضیة تکفیر المسلم تالیف سالم بهنساوی ، ترجمه سالم افسری ص 93-95 .