مقاله ای زیبا از یکی از مشایخ منصف ( نویسنده شریف حاتم بن عارف العونی

مشایخی که یکی بودن اصول فکری و اصول تکفیری خود با داعش را مخفی می کنند ( اگرچه در جهت گیریهای سیاسی با آنها متفاوتند ) ، در حقیقت در رد بر افراطیون بسیار سست و ضعیف عمل می نمایند ، چرا که  ردشان بدون قناعت فکری خودشان است و لذا ردودشان بدون منطق اقناعی صورت می پذیرد  و این بیانگر آن است که موضع ظاهری و قلبی آنها با هم متفاوت بوده  و نتیجه اش کسالت در افراط گرایان است..  پس هر گاه مجبور شدند ، تحت فشار بر داعش رد کنند ، با ذکر سخنانی مدعی شده که رفتارهای این گروه برایشان مقبول نیست و بگونه ای سخن گفته و دلیل می آورند که کاملا سطحی بوده و هیچ فایده ای به همراه نداشته و برطرف کننده ی شبهه و سخنان مغالطه آمیز هم نخواند بود .

بزرگترین دلیل بر این مساله استمرار چنین فکر تندروانه و انتشار آن است که غلو و افراطی گراییشان را با استناد به کتاب ها و مقالاتی که توسط این افراد انتشار می یابد توجیه کرده و برایش دلیل می آورند .  

واقعا این مشایخ چگونه می توانند ردی محکم و صادقانه بر داعش بنویسند در حالی که همان تفکر را با خود داشته و عینا قواعد تکفیری که آنها بدان قائلند را تایید می کنند و منهج افراطی گری و تشدد را بدان قائلند ؟!

1-     چگونه می توانند بر کسانی رد کنند  که قائلند هر کس کفار را بر علیه مسلمانان یاری دهد ، مطلقا کافر است و تمامی دست اندرکاران چنین حکومتی را تکفیر می نمایند ، در حالی که خود نیز چنین طرز تفکری دارند ؟

2-     چگونه می توانند بر کسانی رد کنند که می گویند : هر کس به غیر ما انزل الله حکم کند ، مطلقا کافر است ، در حالی که خود این مشایخ چنین تفکری را دارند و این در حالی است که دولت های آنها پایبند به تعهدات بین المللی است که از صورت های عملی حکم به غیر ما انزل الله است .

3-     چگونه می توانند بر کسانی رد کنند که می گویند : کافر هستند انسان های جاهلی که در اطراف قبور طواف کرده و در آنجا ذبح می نمایند و از صاحبان قبر می خواهند که نزد خداوند شفاعتشان را  کرده و یا به اذن الله خواسته هایشان را بر آورد ه سازند ، در حالی که خودشان نیز چنین اموری را کفر دانسته ( حتی اگر از انسان جاهلی سر بزند ) . 

4-    چگونه می توانند مردود بدانند رفتار کسانی که مکاتب اهل سنت و جماعت ( مانند اشعریه و ماتریدیه ) را تکفیر می کنند در حالی که عامه ی علما و مدارس امروزه بر این عقایدند . در حالی که  خود نیز ، قرن هاست با صراحت آنها را تکفیر کرده یا بگونه ای وصف می نمایند که آن تعبیر اقتضای تکفیر را دارد مثلا در موردشان می گویند : آنها پروردگارشان را نشناخته اند ، حق او را بجا نیاورده اند ، و اینکه عدم را عبادت می کنند .

5-  چگونه می توانند رد کنند بر کسانی که مسلمانان مخالف خود را تحت فشار قرار داده آنهم به این دلیل که سلف صالح چنین تعاملی با اهل بدعت داشته اند در حالی که خودشان نیز چنین تعاملی با دیگران دارند ، و افرادی که مجری چنین تشدد فکری است را شیران سنت و یا امام علامه می نامند .

6-   این شیوخ چگونه می توانند رد کنند بر کسانی  که علیرغم جهل و تاویل افراد ،  آنها را تکفیر کرده و اهل شهادتین را به مجرد شنیدن قرآن و قائل شدن به رفتاری غیر اسلامی حتی از روی عدم فهم درست قرآن ، کافر می دانند در حالی که خود این شیوخ چنین اعتقادی دارند و جهل و تاویل را عذری برای افراد به حساب نیاورده و تنها شنیدن قرآن بدون تحقق شرط فهم حجت و شرط عدم وجود شبهه در لزوم پذیرش اسلام ، مد نظر قرار می دهند ( و اگر چنین شخصی اسلام را نپذیرفت او را کافر می دانند و فهم حجت و رفع شبهه را در تکفیر او شرط نمی دانند )

7-    این شیوخ چگونه می توانند رد کنند بر کسانی که خون شیعیه ی امامیه را مباح دانسته به این دلیل که آنها را کافر می دانند ، در حالی که خود نیز چنین اعتقادی داشته و آنها را مجوس دانسته و از یهود و نصاری بدتر می دانند . 

8-   چگونه می توانند رد کنند بر کسانی که مردم را ملزم به تبعیت از اجتهادات خود می کنند علیرغم اینکه در آن مورد اختلافات معتبر وجود دارد ، اما آنها بگونه ای عمل کنند که انگار قول درست تنها به او وحی شده است و مسلمانان را دچار سختی کرده و به آنچه که لازم نیست آنها را الزام می کنند ، این شیوخ هم اینچنین هستند و ترجیحات ظنی خود را به عنوان حکم قطعی بیان می دارند و اختلافات معتبری که بین ائمه اربعه وجود داشته است را اقوالی باطل می نامند و بطلان اقوال ائمه و بزرگان اسلام را با قولی جزم بیان می دارند

بنابراین ، طبیعی است که چنین افرادی در رد افراط گرایان بسیار سست و ضعیف عمل کرده و افرادی کاهل و کسول باشند .

الشریف حاتم بن عارف العونی 

متن عربی برگرفته از کانال اهل السنة و الجماعة 

ترجمه : واحد ترجمه مدرسه دینی سلطان العلماء قشم - طولا