• مطالب پربیننده

    سقوط در دره ی تکفیر

    نوشته شده در تاریخ : پنجشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۰۶:۱۱

    كسی كه با دلائل یقینی مسلمان است جز با اطمینان و یقین نمی توان او را از اسلام خارج كرد چرا كه یقین با شك از بین نمی رود و گناهان شخص را از اسلام خارج نمی كند

    نهایت افراط زمانی است كه دیگران را گناهكار دانسته و خون و مالشان را مباح می دانند و احترام و ذمه ای را برایشان قائل نشوند و آن زمانی است كه در مرداب تكفیر واقع شوند و عموم مردم رابه خروج از اسلام متهم سازند و یا اینكه آنها را اصلا مسلمان ندانند همانگونه كه برخیا ادعا می كنند .... اری افراطی گری است كه شخص خودش را در یك دره و سایر مردم را در دره ای دیگر تصور می كند و این همانچیزی است كه برای خوارج در قرون اولیه ی اسلام پیش امده بود ، آنها متعهد ترین افراد به نسبت اجرای شعائر عبادی مانند روزه و شب زنده داری و تلاوت قرآن بودند و فقط خود را بر حق دانستن از فكر فاسدشان نشات می گرفت نه از اندورن پلیدشان .كارهای بد خویشتن را زیبا می دیدند و تصور می كردند كه بهترین كار را آنها انجام می دهند.
    و رسول الله صلی الله علیه و سلم آنها را اینگونه وصف می فرماید : شما نماز و شب زنده داری و قرائت قرآنتان را در مقابل تمسك آنها به این اعمال ناچیز می بینید .. با این وجود در موردشان می فرماید : ( خوارج ) از دین خارج شدند همانگونه كه تیر از كمان خارج شود . و در مورد قرائت قرآن توسط آنها می فرماید : قرآن را قرائت می كنند اما از گلویشان بالاتر نمی رود . و نشانه ی آنها را ذكر می نماید كه : مسلمانان را به اسم بت پرست می كشند . روزی از روزها یكی از علماء در دست خوارج اسیر می شود از هویتش می پرسند او می گوید : مشرك مستجیر ( مشركی كه در خواست پناه كرده است ) و می خواهد كلام خداوند را بشنود . آنها می گویند : پس بر ما واجب است كه به تو پناه بدیم و به سرزمینت تو را برسانیم و آیه ی (وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِینَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى یَسْمَعَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ)(التوبة: من الآیة6) ( هر گاه یكی از مشركین از تو پناه خواست به او پناه بده تا كلام خداوند را بشنوند سپس او را به محل امنش برسان ) قرائت كردند . اگر این عالم می گفت من مسلمانم قطعا سرش را می زدند . !آنچه كه خوارج در گذشته انجام می دادند امروزه نوادگانشان انجام می دهند منظورم گروهی گروه جماعت تكفیر و هجرت است انها هر كسی را كه مرتكب گناه شود و بر ان اصرار ورزد و توبه نكند تكفیر می كنند حكام را كافر می دانند چون به ما انزل الله حكم نمی كنند محكومین را تكفر می كنند چون به حكم حكام راضی شدند و در حكم بما انزل الله با حاكمان همگام گشته اندعلمای دین را تكفیر می كنند چون حكام و محكومین را كافر نمی دانند و كسی كه شخص كافری را كافر نداند او هم كافر استهر شخصی كه فكرشان را نپذیرد كافر می دانند و آنرا كه تفكر آنها را بپذیرد اما با امامشان بیعت ننماید را هم تكفیر می كنند . شخصی كه با امامشان بیعت كند و وارد جماعت آنها گردد اما بعدا به این نتیجه برسد كه به عللی باید از آن گروه خارج شود را مرتد و مهدور الدم می دانند .هر گروه اسلامی كه دعوتشان را بشنوند اما وارد جماعتشان نگردند گروه مرتد و كافر محسوب می شوندهر شخصی كه اقوال ائمه یا اجماع یا قیاس یا مصالح مرسله یا استحسان و مانندش را بپذیرد او مشرك و كافر است قرون اسلامی را بعد از قرن چهارم هجری قرون كفر و جاهلیت می دانند چون بت تقلید از معبود در گرامی داشته شده است ( نگا : كتاب ذكریاتی مع جماعة المسلمین – التكفیر و الهجرة – عبدالرحمن ابو الخیر ) )

    اینگونه است كه این گروه در تكفیر دیگران افراط كرده اند زندگان و مردگان را همگی كافر می دانند با وجود اینكه این امر بسیار خطرناكی است چرا كه تكفیر مساویست با حلال دانستن خون و مال دیگران ، جدایی بین شخص و همسر و فرزندانش و مسلمانان ، دیگرا از یكدیگر ارث نمی برند ، هرگاه مردند غسل نمی شوند كفن نمی گردند بر آنها نماز خوانده نمی شود و در مقابر مسلمین هم دفن نمی گردند .به این خاطر است كه رسول الله صلی الله علیه و سلم شدیدا از اتهام كفر زدن ما را برحذر داشته است در حدیث صحیح آمده است ( هر كس به برادرش بگوید : ای كافر ، یقینا به یكی از آنها بر می گردد اگر طرف مقابل واقعا كافر نباشد این نسبت به كسی كه آنرا گفته است بر می گردد . ) و این واقعا مطلب خطرناكی است .در حدیث صحیح اسامه بن زید آمده است ( هر كسی كه بگوید لا اله الا الله وارد اسلام شده است و خون و مالش محفوظ است و اگر از ترس شمشیر آنرا گفته باشد حسابش با خداست و ما به ظاهر حكم می كنیم از اینجاست كه رسول الله صلی الله علیه و سلم به شدت اسامه را نكوهش كرد وقتی اسامه شخصی را در جنگ بعد از اینكه نطق به شهادتین كرد را كشت و حضرت فرمود : او را كشتی بعد از اینكه لا اله الا الله گفت ؟ ! اسامه بیان داشت : او از ترس شمشیر این كلمه را گفت حضرت عرض نمود : آیا قلبش را شكافته بودی ؟! با لا اله الا الله چكار می كنی ؟! كسی كه با دلائل یقینی مسلمان است جز با اطمینان و یقین نمی توان او را از اسلام خارج كرد چرا كه یقین با شك از بین نمی رود و گناهان شخص را از اسلام خارج نمی كند اگرچه هم گناهان كبیره مانند قتل ، زنا ، شرب خمر باشد در صورتی كه در آن حكم خداوند كوچك شمرده نشده باشد یا احكام خداوندی را رد نكرده باشد .از اینجاست كه قرآن بین قاتلی كه عمدا قتل را انجام داده است و ولی مقتول برادری دینی را ثابت می داند ( فمن عفی له من أخیه شی فاتباع بالمعروف و اداء الیه باحسان ) ( البقره : من الایه 178 ) و رسول الله صلی الله علیه و سلم در مورد كسی كه لعنت می كند شرابخواری را كه بیشتر از یك بار حد شراب بر او جاری شده است می فرماید او را لعنت نكن چرا كه او خدا و رسولش را دوست دارد . در ضمن شرع بین عقوبت قتل و زنی و شرابخوای تفاوت قائل شده است و اگر همه ی اینها كفر بود باید عقوبت ارتداد بر همه ی آنها اجرا می شد همه ی شبهاتی كه افراطی های تكفیری بدان استناد می كنند با دلائل محكم از كتاب الله و سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم مردود است این تفكری است كه امت قرنهاست آنرا طرد نموده است و اینها امده اند مجددا آنرا اورده اند وای بر آنها ...

    (مقاله با تصرف از كتاب الصحوة الاسلامیه بین الجحود و التطرف تالیف دكتر قرضاوی ذكر شده است ) 

    ترجمه : واحد ترجمه مدرسه ی دینی سلطان العلماء قشم - طولا