• مطالب پربیننده

    آیا مذهب زاییده ی ترس است ؟ ( پاسخ به شبهه )

    نوشته شده در تاریخ : يكشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۲۲:۱۰

    درست است که ایمان به خدا به انسان قدرت روحی و آرامش می دهد و درست است که او را در برابر مرگ و حوادث سخت شجاع می کند ، تا آنجا که گاهی آماده ی هر گونه ایثار و جانبازی می شود ، ولی چرا ما مطلبی را که دائما در مقابل چشم بشر وجود داشته ، یعنی این نظامی که بر زمین و آسمان و گیاهان و جانداران و وجود خود انسان حاکم است ، فراموش کنیم .

    ویل دورانت مورخ معروف غربی در تاریخ خود در بحثی تحت عنوان سرچشمه های دین از لوکرتیوس حکیم رومی چنین نقل می کند که : (( ترس ، نخستین مادر خدایان است ، و از میان اقسام ترس خوف از مرگ ، مقام مهمتری دارد . به همین جهت انسان ابتدایی نمی توانسته باور کند که مرگ یک نمود طبیعی است ، لذا همیشه برای آن علت فوق طبیعی تصور می کرد )) . همین سخن را راسل به تعبیر دیگری تکرار کرده و می گوید : (( گمان می کنم که منشا مذهب قبل از هر چیز ترس و وحشت باشد ، ترس از بلاهای طبیعی ، ترس از جنگ ها و مانند آن ، و ترس از اعمال نادرستی که انسان هنگام غلبه ی شهوات انجام می دهد . )) 

    بطلان این فرضیه نیز از این روشن می شود که طرفداران آن گویا همگی با یک تعهد ضمنی با یکدیگر توافق کرده اند که برای مذهب و عقیده ی خداپرستی ریشه ی فوق طبیعی وجود ندارد ، حتما باید عاملی برای آن در طبیعت جستجو کرد ، عاملی که بازگشت به نوعی گمان و تخیل داشته باشد ، لذا در این رابطه همیشه مسائل فرعی را دیده و مساله ی اصلی را فراموش کرده اند . 

    درست است که ایمان به خدا به انسان قدرت روحی و آرامش می دهد و درست است که او را در برابر مرگ و حوادث سخت شجاع می کند ، تا آنجا که گاهی آماده ی هر گونه ایثار و جانبازی می شود ، ولی چرا ما مطلبی را که دائما در مقابل چشم بشر وجود داشته ، یعنی این نظامی که بر زمین و آسمان و گیاهان و جانداران و وجود خود انسان حاکم است ، فراموش کنیم . 

    به تعبیر دیگر ، انسان هر قدر از علم تشریح و فیزیولوژی و مانند آن بی اطلاع باشد ، وقتی به ساختمان چشم و گوش و قلب و دست و پای خود نگاه می کند آن را ساختمان عجیب و دقیق می بیند که از طریق اتفاقات و عوامل بی شعور هر گز قابل تفسیر نیست ، پیدایش یک شاخه ی گل ، یک زنبور عسل ، پیدایش خورشید و ماه و سیر منظم آنها و پدیده های دیگر . 

    این مطلبی است که همیشه در برابر چشم انسان وجود داشته و دارد و عامل اصلی پیدایش ایمان به وجود خداست . چرا این واقعیت روشن نادیده می گیرند و به سراغ مساله ی ترس و جهل می روند ، جز اینکه بگوییم نسبت به چنین واقعیت روشنی ، جهل دارند و از پیشرفت عقائد مذهبی (( ترس )) دارند ، چرا جاده ی اصلی و روشن را رها کرده و در بیراهه گام می گذارند جز اینکه پیشداوری ها سد راه آنان گشته است . 

    منبع : مقدمه ی مترجم عقائد اهل سنت ، تالیف دکتر مجد مکی باترجمه فیض محمد بلوچ ص 26 - 27 .