• مطالب پربیننده

    پاسخ به سوالات ( بر اساس فقه مذهب امام شافعی رحمه الله ) موضوع : مقصود از بدعت

    نوشته شده در تاریخ : سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۵۶

    برای این که رفتاری و یا روشی معنای بدعت یا حکم آن را به خود بگیرد ، لازم است که انجام دهنده ی آن بر این باور آن را انجام دهد که این کار وی داخل در بنای دین و جزئی جدایی ناپذیر از ساختمان دین است ، اما در عالم واقع خلاف این باور او باشد

    سوال : بدعتی که گمراهی نامیده شده است ، منظور از آن چیست ؟ 

    جواب 

    تعاریف زیادی از بدعت وجود دارد که همه ی آنها دور معنی اصطلاحی این کلمه می چرخند ، گرچه از جهت سبک و روش با هم تفاوت دارند . ما دو تعریفی را که امام شاطبی در کتاب (( الاعتصام )) در تعریف آن آورده است ، را انتخاب کرده ایم . این انتخاب دو دلیل دارد : نخست اینکه او از اولین افرادی است که به این بحث پرداخته اند و به بررسی و شرح همه جانبه ی آن اقدام نموده اند . دیگر اینکه او نسبت به دانشمندان گذشته ، بیشترین مبارزه را با بدعت داشته است و در دوری گرفتن از آن بسیار تلاش ورزیده است . 

    تعریف اول : بدعت ، یک روش مبتکرانه و اختراعی در دین است که به شرع و دین شباهت دارد و هدف از اتخاذ چنین روشی ، زیاده روی در بندگی خداست . 

    تعریف دوم : بدعت ، یک روش مبتکرانه و اختراعی شبیه به دین است که همان هدفی را می خواهد دنبال کند که مد نظر دین است . 

    شاطبی این دو تعریف را بدین خاطر برای بدعت ذکر کرده که به نظر بعضی ها بدعت فقط در عبادت ها منحصر می شود و بعضی ها آن را به انواع سلوک و تصرفات تعمیم می دهند . اما شاطبی بعدها تمایل داشت که بدعت فقط به عبادت اختصاص دارد ، خواه عبادت های قلبی یعنی عقاید باشند و خواه عبادت های سلوکی و رفتاری باشند که عبارت از دیگر انواع عبادت ها هستند . 

    همانگونه که از این تعاریف مشهود است در تعریف بدعت ایشان می گویند : (( راه مبتکرانه و تازه ای در دین )) ، بنابراین برای این که رفتاری و یا روشی معنای بدعت یا حکم آن را به خود بگیرد ، لازم است که انجام دهنده ی آن بر این باور آن را انجام دهد که این کار وی داخل در بنای دین و جزئی جدایی ناپذیر از ساختمان دین است ، اما در عالم واقع خلاف این باور او باشد . این همان روح بدعت و راز تحذیر از آن و همان نقطه ی قابل توجه در نام گذاری این عمل به بدعت است ...

    منبع : اسلام پناهگاه جوامع بشری ..دکتر بوطی با ترجمه فرزاد پارسا و غیبی ص 181 - 182 .