• مطالب پربیننده

    گوشه ای از توصیف بهشت و ساکنانش ( قسمت پایانی )

    نوشته شده در تاریخ : دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۲۸

    گفتار یکی از علما توجه من را به خود جلب کرد ، وقتی در آمریکا وارد کاخی از کاخ های پذیرایی شد ، و مردم زیادی از جای جای جهان با مشاهده ی آن ساختمان انگشت به دهان شده ، و از معماری بسیار زیبایش متعجب گشته بودند ؛ این عالم به آنها گفت : این ساخته ی دست بشر است ، ساخته ی دست پروردگار بشر چه خواهد بود ، چیزی که چشم آن را ندیده و گوش در موردش نشنیده و حتی به قلب کسی هم خطور نکرده است .

        پایین ترین درجه ی بهشتی و آخرین کسی که وارد آن می شود .

    این نکته باقی ماند که بدانیم : پایین ترین درجه ی بهشتی چگونه است ؟ و آخرین فردی که وارد آن می گردد چه کسی است ؟

    در صحیح مسلم از مغیرة بن شعبه رضی الله عنه روایت شده است که گفت : رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند : موسی بن عمران علیه السلام از پروردگار عزوجل پرسید : پایین ترین درجه ی بهشتی از آن چه کسی است ؟ پروردگار متعال فرمودند : ای موسی، پایین ترین منزلت در بهشت متعلق به کسی است که بعد از ورود همه ی بهشتیان به بهشت ، می آید ، به او گفته می شود: به بهشت وارد شو  ، بنده به پروردگارش می گوید : پروردگارا ! چگونه وارد بهشت شوم در حالیکه مردم همه ی جایگاه ها و نعمت ها را گرفته اند ، می بینم که بهشت پر شده است ، خداوند عزوجل می فرماید : آیا راضی هستی به اندازه ی پادشاهی از پادشاهان دنیا ،از آن تو باشد ؟ می گوید : پروردگارا ، راضیم ، خداوند عزوجل می فرماید : ده برابر آن به تو دادم ، و در آن هر آنچه  را که دلت بخواهد و یا چشمت از آن لذت ببرد ، خواهد بود ، موسی می گوید : پروردگارا ! این منزلت پایین ترین فرد بهشتی است ، پس بالاترین درجه ی بهشت ، چگونه خواهد بود ؟ پروردگار متعالی می فرمایند : آنها کسانی هستند که با دستان خودم ، وجوه کرامت و بزرگواریشان را ایجاد کرده  و بر آن مهر زده ام ، هیچ چشمی آنرا ندیده و هیچ گوشی در موردش نشنیده و به قلب هیچ انسانی خطور نکرده است . )) . این منزلت پایین ترین فرد بهشتی بود .

    آخرین گروهی که وارد بهشت می شود .

    اما وضعیت آخرین گروهی که به بهشت وارد می شوند ، چگونه است ؟

    در صحیح مسلم از عبدالله بن مسعود رضی الله عنه روایت شده است که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند : (( آخرین شخصی که وارد بهشت می شود ، فردی است که بر روی پل صراط افتان و خیزان راه می رود ، و گاه گاهی آتش او را سیلی می زند ، تا اینکه به هر حال از پل عبور می کند ... ((پس هر كه را از آتش به دور دارند و در بهشت درآورند قطعاً كامياب شده است؛ و زندگى دنيا جز مايه فريب نيست.)) [آل عمران:185] (( به پشت سرش – یعنی به آتش – نگاه می کند و به آن می گوید : پر برکت است کسی که مرا از تو نجات داد ، ستایش از آن خدایی است که به من چیزی را عطا کرد ، که به هیچ یک از بندگانش نداده است )) این در حالی است که او آخرین نفر است و سابقون از او جلوتر رفته اند ؛ چرا که از امت محمد صلی الله علیه و سلم هفتاد هزار نفر بدون حساب و عذاب وارد بهشت می شوند .(( مدتی آنجا می ایستد ، پس خداوندی درختی را با دستان خودش در آنجا می رویاند ، بنده می گوید : مرا به این درخت نزدیک کن ، که از سایه اش استفاده نموده و از آب کنارش بنوشم ؟خداوند عزوجل می فرمایند : ای بنده ی من ، آیا اگر خواسته ات را بر آورده سازم ، چیز دیگری را از من نمی خواهی ؟ می گوید : نه پروردگارم ، دیگر هر گز چیزی را  نخواهم خواست ، مرا از آتش نجات داده ای ، و اگر مرا به درخت نزدیک کرده تا در سایه اش استراحت کنم و آب بنوشم ، بعد از آن دیگر ، خواسته ای ندارم ، رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرمایند : پروردگارش او را معذور می دارد چون می بیند که بنده اش توان صبر کردن در برابر آن را ندارد ، لذا او را به درخت نزدیک کرده ، و بنده از آب و سایه ی آن درخت بهره می برد ، بعد از مدتی خداوند تبارک و تعالی ، درختی زیباتر از درخت اول را می رویاند ، بنده بعد از گذشت ساعاتی ، می گوید : پروردگارا ، خداوند عزوجل می فرماید : چه می خواهی ای بنده ی من ؟ می گوید : پروردگارا مرا به آن درخت نزدیک کن ، تا از آبی که آنجاست و سایه ی آن استفاده نمایم ،پروردگار متعال می فرماید : ای بنده ی من ، آیا عهد و پیمان نبستی که چیز دیگری را از من نخواهی ؟

    بنده می گوید : به عزتت قسم ، غیر از این دیگر، چیزی را نمی خواهم ، مرا به درخت نزدیک کن ، بعد از آن دیگر خواسته ای ندارم  ، پس خداوند او را به درخت نزدیک می کند ، چون می بیند که بنده اش توان صبر کردن بر آن را ندارد ، بنده مدتی زیر درخت دوم می ماند ، و بعد از گذشت ساعاتی ، خداوند بر در بهشت درختی را می رویاند ، که بنده آن را می بیند ، و می گوید : پروردگارا ، مرا به این درخت نزدیک کن تا از آبی که آنجاست استفاده نموده و زیر سایه ی درخت بیاسایم ، خداوند عزوجل می فرمایند : ای بنده ی من ، آیا عهد و پیمان نبسته بودی که دیگر ، چیزی را نخواهی ؟ بنده می گوید : به عزتت سوگند ، غیر از این دیگر نمی خواهم ، خداوند باز هم او را به درخت نزدیک می گرداند ، چون می بیند که بنده اش توان صبر کردن را ندارد ، وقتی بنده زیر درختی که بر در بهشت روییده بود ، قرار گرفت ، صدای بهشتیان را شنید ، اینجا بود که گفت : پروردگارا ، مرا وارد بهشت کن ، - آیا می خواهید بدانید که پروردگار متعال چه فرمود ؟- خداوند عزوجل فرمودند : ای بنده ی من ، شما کی از من راضی می شوی ؟ آیا اگر دو برابر دنیا را به تو بدهم راضی می شوی ؟ بنده به پروردگار عزوجل نگاه می کند و می گوید : در حالی که پروردگار جهانیان هستی ، مرا مسخره می کنی ؟ اینجا بود که عبدالله بن مسعود می خندد و به صحابه می گوید : چرا در مورد علت خنده ام از من نمی پرسید ؟ می گویند : چرا می خندی ؟ ابن مسعود می گوید : بخاطر خنده ی رسول الله صلی الله علیه و سلم می خندم ، وقتی آنحضرت صلی الله علیه و سلم به اینجای حدیث رسیدند خندیدند ، پس  صحابه پرسیدند : ای رسول خدا چرا می خندی ؟ حضرت فرمودند : بخاطر خنده ی پروردگار ، می خندم ، چون وقتی بنده می گوید : مرا مسخره می کنی ، در حالی که پروردگار جهانیان هستی ؟ خداوند خنده می کند و می گوید : (( تو را مسخره نمی کنم ، بلکه من بر هرآنچه که بخواهم توانایی دارم )). این آخرین فردی است که وارد بهشت خواهد شد . 

        رویت خداوند در بهشت

    دوستان گرامی ... در واقع نعمت های حقیقی بهشت در خشت های طلایی و میوه ها و ابریشم ها و عسل ها  و ساختمان ها و قصرها و زنان آن نیست ، بلکه نعمت حقیقی و بزرگ آن ، در رویت پروردگار عزوجل است : (((آرى) در آن روز صورتهايى شاداب و مسرور استو به پروردگارش مى‌نگرد!، و در آن روز صورتهايى عبوس و در هم كشيده است،زيرا مى‌داند عذابى در پيش دارد كه پشت را در هم مى‌شكند!)) [القيامة:22-25] ((براى كسانى كه كار نيكو كرده‌اند، نيكويى [بهشت‌] و زياده [بر آن‌] است. )) [يونس:26] منظور از پاداش نیکو ، بهشت و زیاده بر آن ، بهره مندی از رویت پروردگار است و این نهایت آمال و آرزوهاست که چشممان به دیدن خداوند عزوجل روشن گردد . در این زمینه حدیثی که وارد شده است بیشتر از بیست صحابه آن را روایت کرده اند و در صحاح و سنن ومسانید وجود دارد .

    امام مسلم از صهیب رومی رضی الله عنه روایت می کند که گفت : رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند : (( وقتی بهشتیان وارد بهشت شدند ، پروردگار عزوجل آنها را ندا می زند : ای اهل بهشت ، آیا بیشتر از این ، به شما بدهم ؟ بهشتیان می گویند : پروردگارا دیگر چه چیزی بالاتر از این همه نعمت وجود دارد ؟ آیا ما را روسفید ننمودی ؟ آیا ما را به بهشت وارد ننمودی ؟ آیا از آتش نجاتمان ندادی ؟ در این هنگام پرده کنار می رود ، و هیچ چیزی به اندازه ی  نگاه کردن به وجه پروردگار توبه پذیر برای بهشتیان خوش آیند نخواهد بود . )) و در حدیثی دیگر که امام بخاری و مسلم از ابی سعید خدری روایت کرده اند ، آمده است که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند : وقتی بهشتیان وارد بهشت شدند ، پروردگار عزوجل ندا می زند : ای اهل بهشت ، ای اهل بهشت ، بهشتیان می گویند : پروردگارا ، گوش به فرمانیم ، همه ی خوبیها در دستان توست ، پروردگارمان به آنها می گوید : ای اهل بهشت ! من از شما راضی گشتم ، آیا شما از من راضی شدید ؟ می گویند : ای پروردگار ما پاک و منزهی ، چرا راضی نباشیم در حالیکه ما را به بهشت وارد نموده و روسفیدمان کرده و از آتش تجاتمان دادی ؟ خداوند عزوجل می فرمایند : آیا نعمتی بالاتر از آن را نمی خواهید ؟ می گویند : ای پروردگار ما ، دیگر چه چیزی از آن بالاتر است ؟ خداوند تبارک و تعالی می فرمایند : از شما راضی شدم و بعد از این هرگز بر شما خشم نخواهم گرفت . )) و این ، نعمت همیشگی و نهایت آمال و آرزوهاست .

    دوستان گرامی ، بالاترین نعمت بهشتی این است که با نگاه کردن به وجه پروردگار متعال ، بهره مند گردیم ؛ چرا که در بهشت خداوند تبارک و تعالی ، بدون هیچ واسطه ای با ما سخن می گوید : ، در صحیح بخاری از عدی بن حاتم آمده است که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند : هر کدام از شما ، در روز قیامت  بدون واسطه با پروردگارش سخن می گوید ، بنده به راستش می نگرد ، جز اعمالش چیزی را نمی یابد ، به چپش نگاه میکند ، فقط اعمال از پیش فرستاده اش را می بیند ، به جلو می نگرد ، جز آتش چیزی را مشاهده نمی کند ، پس از آتش بر حذر باشید ، حتی اگر با یک تکه خرما باشد . ))

    آری این بهشت است ، و سخن گفتن در مورد آن بسیار ، همه ی این موارد را که شنیدید ، تنها قطره ای از یک اقیانوس بود ، حالا چرا ؟

    چون در بهشت چیزهایی است که نه چشم دیده و نه گوش در موردش شنیده و به قلب انسانی هم خطور نکرده است ، همه ی این مطالب تنها بخاطر تقریب معانی و فهماندن مطلب بود . گفتار یکی از علما توجه من را به خود جلب کرد ، وقتی در آمریکا وارد کاخی از کاخ های پذیرایی شد ، و مردم زیادی از جای جای جهان با مشاهده ی آن ساختمان  انگشت به دهان شده ، و از معماری بسیار زیبایش متعجب گشته بودند ؛ این عالم به آنها گفت : این ساخته ی دست بشر است ، ساخته ی دست پروردگار بشر چه خواهد بود ، چیزی که چشم آن را ندیده و گوش در موردش نشنیده و حتی به قلب کسی هم خطور نکرده است .