• مطالب پربیننده

    دوازه دلیل مبنی بر اینکه در کتابهای آسمانی گذشته، نام رسول الله صلی الله علیه و سلم ذکر شده است.( قسمت اول)

    نوشته شده در تاریخ : جمعه ۹ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۰۰:۵۹

    بسیاری ازاین معاندان و منکران در جمع دوستان و نزدیکانشان عنوان نموده اند که این همان پیامبر موعود است و می گویند که با این وجود قصد دشمنی نمودن با او را دارند .

    حمد و ستایش از آن خداوند است و با درود و سلام بر پیامبر خدا ، اما بعد .. در حقیقت از رسول الله صلی الله علیه و سلم در کتابهای آسمانی گذشته نام برده شده است و این مساله از وجوه مختلف فهمیده می شود :

    1- خبر دادن کسی که قطعا نبوتش ثابت شده است به اینکه در کتابهای پیامبران پیشین از او نام برده شده است ، در حقیقت کسی که در راستگوییش هیچ شکی نیست این خبر را داده است و باید او را تصدیق کرد چرا که با توجه قرائنی که وجود دارد ذاتا تکذیب کردنش محال است ، این در صورتی است که تنها راه اثبات این مساله ، خبر دادن خود او باشد ، پس چگونه خواهد بود اگر دلائل زیاد دیگری بر صحت این خبر وجود داشته باشد ؟

    2- اینکه بزرگترین دلیل بر راستگویی و صحت نبوتش را خبر دادن کتب پیشین ، عنوان کرده است ، و این امر تنها از جانب کسی ممکن خواهد بود که به نسبت آن اطمینان کامل و قطعی داشته باشد .

    3- اینکه عابدان مسیحی و علمای یهود که حق را بر باطل ترجیح داده و مسلمان شده اند ، گفته های رسول الله صلی الله علیه و سلم را تایید کرده اند .

    4- منکرین و تکذیب کنندگان نبوت پیامبر صلی الله علیه و سلم ، هر گز قادر نشده اند که بشارت و اخباری که  در مورد بعثت پیامبری بزرگ آمده است  را  انکار کنند و صفات او و امتش و محل بعثت و چگونگی آن را تکذیب نمایند ، بلکه تنها این را عنوان نموده اند  که پیامبر موعود ، کسی غیر از محمد صلی الله علیه و سلم است ، و این تکذیب جز سوار شدن بر اسب غرور و پیمودن وادی سردرگمی توسط علمای آنها چیزی دیگری نمی باشد .

     

    5- بسیاری ازاین معاندان و منکران در جمع دوستان و نزدیکانشان عنوان نموده اند که این همان پیامبر موعود است و می گویند که با این وجود قصد دشمنی نمودن با او را دارند .

    6- خبر دادن رسول الله صلی الله علیه و سلم به اینکه در کتابهای آسمانی گذشته از او نامبرده شده است تنها یکی از نمونه خبرهاییست که بیان نموده است ، از دیگر خبرهایی که آن حضرت صلی الله علیه و سلم ذکر کرده است  در مورد پیامبران و قومشان و حوادثی که برای پیامبران گذشته و امتشان رخ داده است ، همچنین در مورد مبدا و معاد و دیگر خبرهایی که پیامبران گذشته هم بدان خبر داده اند ؛ می باشد ، که پیروان ادیان گذشته ، صحت همه ی اینها و مطابقتش با آنچه که در کتابهایشان ذکر شده را به خوبی می دانند که این نوع اخبار بسیار است و تا الان در هیچکدام از این اخبار ، رسول الله را تکذیب نکرده اند و این در حالی است که آنها منتظر فرصت هستند که کوچکترین اشتباه یا سهوی را از حضرت صلی الله علیه و سلم مشاهده نمایند تا آن را علم کرده و از آن به منظور راندن مردم از اسلام استفاده نمایند ، اما تا بحال پیش نیامده است که یکی از آنها بگوید که محمد در مورد فلان چیز که در کتاب ماست خبر داده است اما در این مورد دروغ گفته است و آنگونه نیست ، بلکه همگی در این اخبار او را تصدیق نموده اند و با این وجود اصرار دارند که از او پیروی نشود . این از بزرگترین دلائل راستگویی آن حضرت در اخباری است که داده است  و اگر دلیلی غیر از این نبود هم کفایت می کرد .

     

    7- رسول الله صلی الله علیه و سلم به دشمنانش از مشرکین که کتابی نداشته اند این خبر را داده است و به دشمنانش از اهل کتاب و همچنین به پیروان خود این خبر را بیان نموده است ، اگر خبری خلاف واقع بود منجر به پیروزی مشرکین بر او می شد چرا که آنها از اهل کتاب می پرسیدند و اهل کتاب هم آن را انکار می کردند ، همچنین نقطه ی قوتی برای اهل کتاب بود و دعوت حضرت به نسبت پیروانش هم تحت الشعاع قرار می گرفت و باعث می شد از او رویگردان شوند . به هر حال اگر واقعیت نداشت به هیچ وجه بیانش موجه نبود و به این منزله بود که انگار بر دروغگو بودن خود گواهی می دهد که چنین امری از هیچ عاقل و حتی دیوانه ای قابل تصور نخواهد بود .

    بنابر این صدق آنچه را که بدان خبر داده است ثابت می شود و اگر همین یک دلیل بود هم کفایت می کرد چه برسد به اینکه دلائل دیگری هم وجود دارد ؟!

     

    8-اگر فرض کنیم که آنها ، بشارت پیامبران به مبعوث شدن محمد صلی الله علیه وسلم و صفات آن حضرت را ندانند بازهم این دلیل نمی شود که پیامبران واقعا به او بشارت نداده باشند چرا که اینگونه نیست که تمام گفته های انبیاء به متاخرین رسیده باشد و بدان آگاهی داشته باشند ، این نکته ای است که ضرورتا فهمیده می شود ، چه بسی گفتاری وجود دارد که موسی و عیسی گفته اند اما یهودیان و مسیحیان به آن اشراف ندارند ، بنابراین وقتی کسی که دلیل قطعی بر راستگوییش هست خبری می دهد ، جهل یهودیان و مسیحیان بدان ، دلیلی بر رد و تکذیب آن مدعا نیست .  

    امام ابن قیم الجوزی رحمه الله

    ادامه دارد ...

    ترجمه : واحد ترجمه مدرسه ی دینی سلطان العلماء قشم - طولا