• مطالب پربیننده

    حمله به اماکن عمومی هیچ دلیل شرعی ندارد .( نگاهی به عملیات تروریستی تهران )

    نوشته شده در تاریخ : جمعه ۱۹ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۹:۳۹

    مسلما اگر میلیون ها بار بگوییم که کارهای ما عین اسلام است و ما جانشینان الله در روی زمینیم اما عملکرد ما بر اساس اسلام صحیح و روش نبوی صلی الله علیه و سلم نباشد ،در این صورت دروغگو یا متوهمی بیش نخواهیم بود .

    بسم الله الرحمن الرحیم

    نگاهی به عملیات تروریستی تهران

    در حقیقت مهمترین مساله ای که اسلام از ابتدای ظهور به دنبال آن بوده ، مساله ی تصحیح افکار است . نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و سلم مدت 13 سال خاصتا به تصحیح افکار پرداخت و بعد از آن احکام عملی اسلام در اولویت اجرایی آن حضرت صلی الله علیه و سلم قرار گرفت .

    و این بدین خاطر است که افکار ، اعمال را رهبریت می کند و تبلور افکار را می توان در عملکرد های افراد یک جامعه مشاهده کرد . اگر می خواهیم یک جامعه ای سالم ، پویا ، پیشرفته و نمونه داشته باشیم ، ناچاریم از اینکه در ابتدا افکاررا بر اساس رهنمودهای صحیح اسلام ساماندهی کنیم .

    لذا باید همیشه این نکته برای ما مهم باشد که دقت کنیم نوع تفکر ما از کجا نشات می گیرد و قبل از هر چیزی سوالاتی اساسی را از خود بپرسیم : آیا واقعا آنچه را که بدان معتقدیم مرضی رضای پروردگار متعال است ؟ آیا اینگونه نیست که تنها از روی احساسات و یا تعصب خاص روی برخی از افراد ، نوع تفکرمان را شکل داده ایم ؟آیا اگر شخصی مدعی شود که تفکرش قرآنی است و خود را در پوشش ظواهر اسلام آشکار سازد همین مساله برای ما کافی خواهد بود که مریدش شده و نوع تفکرمان را از او بگیریم ؟ آیا اینکه خودمان معتقد باشیم که برحقیم در بر حق بودن ما کفایت می کند ؟

    مسلما اگر میلیون ها بار بگوییم که کارهای ما عین اسلام است و ما جانشینان الله در روی زمینیم اما عملکرد ما بر اساس اسلام صحیح و روش نبوی صلی الله علیه و سلم نباشد ،در این صورت دروغگو یا متوهمی بیش نخواهیم بود .

    بر این اساس عملیات انتحاری و حادثه ی به شهادت رساندن مردم بیگناه در تهران ، هر گز به اسلام نمی چسبد ، اگر چه مجریان آن هم میلیاردها بار آن را در راستای اجرای اسلام قلمداد کنند ، چرا که با اصول اسلام هیچگونه سازگاری ندارد و تنها نشات گرفته از فکر مریض و هوای نفسانی می باشد ، در این راستا می توان به دلائل زیر استناد کرد :

    1-  کشتن مومنین جرمی نابخشودنی است و نمی توان با برچسب مسلمان نبودن ، دیگران را که مدعی اسلام هستند را از دائره ی اسلام خارج کرد ، و خونشان را مباح دانست ، حتی بر فرض مسلمان نبودن طرف مقابل ، ما حق کشتنش را تا زمانی که در میدان جنگ با ما روبرو نشده و اسلحه به دست نگرفته است را نداریم . خداوند متعال می فرمایند : وَمَن يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّـهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا ﴿٩٣﴾سوره ی نساء و هر كس عمداً مؤمنى را بكشد، كيفرش دوزخ است كه در آن ماندگار خواهد بود؛ و خدا بر او خشم مى‌گيرد و لعنتش مى‌كند و عذابى بزرگ برايش آماده ساخته است.

    2-  حمله ور شدن به یک اماکن عمومی و تصمیم بر ایجاد ناامنی برای انسان های بیگناه ، با هیچ دلیل شرعی قابل تطبیق نیست ، چرا که شرع نسبت به حفظ امنیت اجتماعی بسیار حساس بوده و همانگونه که نعمت امنیت را از بزرگترین نعمت ها قلمداد می فرماید ، برهم زدن آن هم از بزرگترین جرائم به حساب می آورد و مجازات سنگینی را برایش در نظر می گیرد 0 الله متعال می فرمایند : مِنْ أَجْلِ ذَٰلِكَ كَتَبْنَا عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا ۚ وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَٰلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ ﴿٣٢﴾ إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ يُنفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا ۖ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ 33 سوره مائده از اين روى بر فرزندان اسرائيل مقرر داشتيم كه هر كس كسى را -جز به قصاص قتل، يا [به كيفر] فسادى در زمين- بكشد، چنان است كه گويى همه مردم را كشته باشد. و هر كس كسى را زنده بدارد، چنان است كه گويى تمام مردم را زنده داشته است. و قطعاً پيامبران ما دلايل آشكار براى آنان آوردند، [با اين همه‌] پس از آن بسيارى از ايشان در زمين زياده‌روى مى‌كنند. سزاى كسانى كه با [دوستداران‌] خدا و پيامبر او مى‌جنگند و در زمين به فساد مى‌كوشند، جز اين نيست كه كشته شوند يا بر دار آويخته گردند يا دست و پايشان در خلاف جهت يكديگر بريده شود يا از آن سرزمين تبعيد گردند. اين، رسوايى آنان در دنياست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت.

    3-  تهدید جان انسان های بیگناه و عادی مقوله ای است که هرگز در روش پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و سلم حتی در جنگ با کفار مشاهده نشده است چه برسد به مواجهه با مسلمانان . حتی آن حضرت صلی الله علیه و سلم منافقینی که از نفاقشان کاملا خبردار بوده و زیانشان را به نسبت جامعه ی اسلامی کاملا قطعی می دانست هم تهدید جانی نمی کرد و از کشتن آنها برحذر می داشت .

    4-  یکی از استدلالاتی که تندروها برای جائز جلوه دادن اعمال وقیحانه شان بدان استدلال می کنند ، آیه ی وَقَاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً ۚ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ ﴿٣٦﴾ سوره توبه (و همگى با مشركان بجنگيد، چنانكه آنان همگى با شما مى‌جنگند، و بدانيد كه خدا با پرهيزگاران است.) می باشد . در حالیکه این استدلال به هیچ وجه وارد نیست چرا که :

    اولا : اثبات شرک به نسبت افرادی که لااله الا الله محمد رسول الله می گویند به همین سادگی نیست که یک نفر فتوا دهد فلانی مشرک است و واقعا این حکم بر او قابل تطبیق باشد .

    ثانیا : حمله کردن به اماکن عمومی بر فرض اینکه حتی ثابت شود که  افرادی مشرک در فلان کشور وجود دارند ، به هیچ وجه قابل توجیه نیست چرا که در اماکن عمومی افراد مختلفی وجود دارند و به هنگام تیراندازی کور ، شخص مورد هدف به هیچ وجه قابل تشخیص نیست و چه بسی فردی با غیر مصداق مد نظر کشته شود .

    ثالثا : برفرض اثبات شرک اشخاصی ، مجرد مشرک بودن مجوز جنگیدن با آنها را صادر نمی کند بلکه در ادامه ی آیه آمده است (( کما یقاتلونکم کافة : چنانکه آنان همگی با شما می جنگند )) لذا زمانی مسلمین می توانند دست به اسلحه ببرند که در میدان جنگ بوده و در کارزار قتال رودرروی مشرکین مسلح که همان کافران حربی باشند قرار گیرند و به هیچ وجه نمی توان با مشرکینی که هیچ زیانی به ما نمی رسانند وارد جنگ شد .

    رابعا : در آیه بیان شده است که (( قاتلوا : یعنی بجنگید )) و نفرموده است (( اقتلوا : بکشید )) ، لذا این نکته گویای این مساله است که طرف مقابل ، آماده جنگیدن است  و عینا با شما وارد جنگ شده ، شما هم می توانید با آنها بجنگید نه اینکه طرف از همه جا بی خبر مشغول اعمال عادی زندگی خویشتن است و هیچگونه اسلحه ای هم به همراه ندارد ، شما وارد شده و او را بکشید ، این نمی تواند از مصادیق آیه ی شریفه باشد . اگر این گروه های تندرو راست می گویند و می خواهند واقعا به این آیه عمل کنند در میدان هایی که افراد به زعم آنها مشرک حضور مسلحانه دارند  و با آنها می جنگند، با آنها وارد  میدان کارزار شوند ( البته اگر واقعا بتوانند مشرک و متجاوز بودن طرف مقابل را اثبات کنند نه اینکه تنها بر اساس فتوای یک انسان عالم نما باشد ) و بزدلانه حمله ور شدن به انسان های بیگناه کوچکترین مصداقیتی را با آیه پیدا نمی کند .

    خامسا : مصداقیت بخشی به آیه به نسبت اعمالی که کاملا خلاف شرع و روش نبوی صلی الله علیه و سلم است و فریفتن انسان های ساده لوح یا بی اطلاع و تحریک آنها از طریق آیات قرآن کریم و واداشتن آنها به جنایت ، جرمی بسیار بزرگ و نابخشودنی و از قبیل دروغ بستن بر خداوند و رسول خداست که پیامبر اسلام صلی الله علیه و سلم می فرمایند : من کذب علی متعمدا فلیتبوا مقعده من النار ( هر کس که عمدا بر من دروغ ببندد جایگاهش را در جهنم آماده سازد .)

    بنابراین لازم است با توجه به امنیت مثال زدنی که در ایران حکمفرماست ، متوجه این نکته باشیم که اگر خدایی ناکرده ، اعمال ، گفتار ، تحلیل ها ، تشویق ها و تفسرهایمان در جهت از بین بردن این امنیت باشد ، ما هم مقصر خواهیم بود و تمام جنایت ها و آثار تبعی که بعد از رخت بر بستن امنیت متوجه جامعه خواهد شد در پرونده ی اعمال ما هم نوشته خواهد شد . لذا همیشه شکرگزار نعمت امنیتی باشیم که در پرتو آن عبادات ، معاملات ، اخلاقیات ، پیشرفت ها ، محبت ها و .. تحقق می یابد و بدون این نعمت چه بسی حتی خوب بودن را هم نتوانیم تجربه کنیم . پس زیباست تا زمانی که نعمت امنیت بر سر ما سایه افکنده است قدردانش بوده و تفکراتی را تبلیغ و تشویق کنیم که امنیت زا باشد نه امنیت زدا .

    واحد تحقیق و پژوهش مدرسه ی دینی سلطان العلماء قشم – طولا