• مطالب پربیننده

    پاسخ به دو پرسش در مورد سیستم اقتصاد اسلامی

    نوشته شده در تاریخ : جمعه ۱۳ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۱۷:۳۵

    نظام اسلامی كه به (( واقعگرایی )) شهرت دارد ، مسائلی را كه بر اثر تحولات زمان و شرائط دچار دگرگونی می شوند به صورت كلی بیان می نماید و اموری را كه چندان دچار تحول نمی شوند ، با تفصیل بیشتری مورد بحث قرار می دهد .

    1- آیا اسلام روش و برنامه ی اقتصادی یا سیاسی خاصی دارد كه آن را از مكاتب و برنامه ها ی اقتصادی دیگر متمایز می سازد؟ 
    جواب : اگر منظور از روش و سیستم اقتصادی ، بیان جزئیات و تصویری همه جانبه از فروع و مسائل اجرایی مختلف اقتصاد یا سیاست باشد ، جواب من منفی است . اما چنانچه مقصود تصویری كلی كه حاوی اصول و اركان روشنگر و قواعد و ضوابطی عام و برخی از فروع و جزئیاتی باشد كه د ارای اهمیت ویژه ای است ، جواب من مثبت است ؛ زیرا نظام اسلامی كه به (( واقعگرایی )) شهرت دارد ، مسائلی را كه بر اثر تحولات زمان و شرائط دچار دگرگونی می شوند به صورت كلی بیان می نماید و اموری را كه چندان دچار تحول نمی شوند ، با تفصیل بیشتری مورد بحث قرار می دهد .
     و شكی نیست كه اقتصاد و سیاست از جمله موضوعاتی هستند كه به سرعت دگرگون می شوند ، به همین خاطر اسلام به ارائه ی اصول و مبانی و قواعدی كلی و توجیهاتی اساسی اكتفا نموده است و زمانی كه می گوییم : برنامه یا سیستم اسلامی ، منظور ما همین اصول و قواعد كلی است و به آن ایمان داریم و خود را موظف به تبلیغ آن می دانیم . 
    2- ایا با توجه به دلائل زیر نمی توان گفت : در امور اقتصادی اسلام پیروی از نظام و سیستم خاصی را بر پیروان خود واجب ننموده است ؟ اما دلائل : الف- حدیث (( أنتم أعلم بأمر دنیاكم ( رواه مسلم عن عائشه و عن انس ) ( شما به امور دنیوی خویش آگاهترید ) و اقتصاد هم بخشی از مسائل زندگی دنیوی است . ب- اسلام رسالتی فراگیر و جاویدان است اما سیستمهای اقتصادی و سیاسی و امثال آنها در ارتباط با شرائط و اوضاع زمانها و جوامع دچار دگرگونی می شوند ، به همین خاطر مقید و ملتزم گردانیدن مردم به نظام و سیستمهای مشخص با فراگیری و ماندگاری اسلام منافات دارد . 
    جواب : الف- این حدیث صحیح رسول خدا صلی الله علیه و سلم در ارتباط با موضوع مشهور گردافشانی درخت خرما آن را بیان فرموده است ، زیرا ایشان اظهار نظری فنی و كارشناسی را در مورد موضوع باغداری و كشاورزی كه راجع به آن صاحب نظر نبودند اظهار داشته بودند . و طبیعی بود كه ایشان به خاطر بزرگ شدن در سرزمینی خشك و بدون باغ و كشاورزی مانند مكه از مسائل كشاورزی و باغداری معلومات زیادی نداشتند و از این دیدگاه بایستی به آن حدیث نگریسته شود و آن را بهانه ای برای كنار نهادن همه ی نصوص قرآن و سنت رسول خدا صلی الله علیه و سلم كه در مورد احكام بیع و معاملات و قرض و رهن و اجاره و مشاركت و وكالت و احتكار و قیمت گذاری كالا آمده اند ، قرار ندهیم . همین كافی است كه طولانی ترین آیه از آیات قرآن به تفصیل در مورد قضیه ی قرض دادن یا مداینه ، مسلمانان را راهنمایی می نماید كه صرفا قضیه ای مادی مربوط به امور زندگی است . 
    به هیچ وجه معقول نیست كه رسول خدا صلی الله علیه و سلم مطلبی را بیان بفرماید كه دست آوردها و احكامی را كه سیزده سال به وسیله ی كردار و گفتار خویش به تفصیل بیان فرموده بود ، باطل و مردود بگرداند . 
    ب- اما در ارتباط با موضوع دوم لازم به یادآوری است كه نظام اقتصادی اسلام دارای دو نوع از احكام و تعالیم است :
     اول : اموری كه ثابت و استوارند ، و مجالی برای اجتهادی كه بر اساس تحولات زمان و مكان و شرائط و احوال و عادات قابل تغییرند وجود ندارد. و ثبات و ماندگاری بخشی از احكام و قوانین اسلامی بر اساس حكمت و هدفی خدایی است ، تا استقرار و آرامش را در زندگی اجتماعی ایجاد نماید ، و هر از چند گاهی همه ی امور دچار تغییر و تحول نشوند و زمینه ی ناهنجاریها و فروپاشی اجتماعی را فراهم نسازند. 
    مالكیت فردی و میراث و تفاوت میان انسانها در دستاوردهای مادی ، واجب بودن زكات بر ثروتمندان و انفاق و هزینه نمودن در راه خدا و مصالح عمومی ، حرام بودن تبذیر و اسراف و رباخواری و احتكار و سوء استفاده از مقام و موقعیت و بدست آوردن اموال از طریق نامشروع ، و مباح بودن امور پاك و روا و نامشروع گردانیدن امرو ناپاك و ناروا ، تشویق به كار و تلاش برای فراهم نمودن نیازهای زندگی و محافظت از اموال افراد و جامعه ، و جلوگیری از اسراف آدم های سفیه ، همه ی اینها اموری ثابت و ماندگارند در همه ی شرائط زندگی فردی و اجتماعی غیر قابل تغییرند ؛ زیرا این مسائل نقش وزنه هایی تعادل بخش را بر عهده دارند كه در صورت كنار نهادن آنها ، زمینه ی نابسامانی و عدم توازن و حتی فروپاشی زندگی بشری را در پی دارند . و از طرف دیگر به هیچ وجه به مصلحت انسانها نیست كه همه ی اصول و مظاهر زندگی او مدام در معرض تغییر و دگرگونی قرار داشته باشد زیرا از زمانی كه خداوند انسان را در  زمین آفریده تا كنون امور و عناصری از زندگی او همچنان ثابت و استوار باقی مانده اند. 
    دوم : امور و مسائلی هم وجود دارند كه عرصه ی تغییر و تحولند . و اسلام زمینه ی اجتهاد فقها و دانشمندان صاحب نظر را در آنها فراهم گردانیده است و اموری هستند كه در ارتباط با زمان و مكان و احوال و شرائط دستخوش تحول می شوند ، خداوند متعال نخواسته است كه در رابطه با آنها مسلمانان را در سختی و تنگنا قرار دهد و احكامی دشوار را برای آنها نازل فرماید ، بلكه آنها را بدون حكم گذاشته یا با احكام كلی به آنها اشاره نموده تا میدان برای دیدگاهها و آراء مختلف محققین حقیقت جو ،‌خالی بماند . در روایتی آمده است : كه خداوند حد و حدودی رامعین فرموده ، شما از انها تجاوز نكنید ، واجباتی را برایتان قرار داده آنها را تباه نگردانید و چیزهایی را حرام گردانیده به آنها نزدیك نشوید و به خاطر خیر و مصلحت شما در مورد اموری دیگر چیزی را بیان ننموده كه لازم است در مورد آنها پرس و جو نكنید . ( رواه دارالقطنی و حسنه النووی فی الاربعین ) . 
    فرائض و حدود و محرمات امور ثابت و ماندگاری هستند ، كه پایه ها و زیربنای سیستم و نظام اسلامی را تشكیل می دهند و امور دیگر هستند كه شارع آنها را در راستای خیر و مصلحت و منفعت انسانها مسكوت گذاشته و درهای آنها را برای تجارب بشری و تلاشهای آنها برای سازندگی و پیشرفت در جهت پاسداری از ارزشهای ایمانی و در پرتو اصول و تعالیم دیگر باز نگاه داشته است . از این امور می توان به موارد زیر اشاره كرد : 
    به كار گیری زمین از طرف غیر مالك آن ، آیا به صورت امانت یا اجاره یا مزارعه جائز است ؟ كه در مورد هر یك از آنها احادیثی آمده كه در ظاهر با هم متعارض و در دلالت و استنباط از آنها جای اختلافند. 
    همچنین چه اموری بر (( آب و چراگاه و آتش )) قیاس می شوند كه حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و سلم به مشاركت مردم در آنها اشاره می نماید ، و مالكیت انحصاری و محروم نمودن مردم از آنها را جائز نمی داند . 
    همچنین حكم مالیاتهایی كه مسوولین امور برای تامین هزینه ی طرحهای عام المنفعه از ثروتمندان می گیرند چگونه خواهد بود ؟ بر چه كسانی معین خواهد گردید ؟ و مقدار آن چه مقداری است ؟ آیا نسبی است یا تصاعدی ؟ و چنانچه تصاعدی است تا چه میزانی بالا خواهد رفت ؟ 
    همچنین آیا دخالت در امور اقتصادی و بازار با هدف تنظیم و كنترل آن و نرخ گذاری اجناس جائز است یا نه ؟ و در صورتی كه جائز است این كنترل و نظارت تا چه مدت زمانی می تواند ادامه پیدا كند . 
    همه ی این امور و امثال آنها مسائلی هستند كه اسلام ، حكم و رای صریحی را در موردشان بیان ننموده ، جزئیاتشان را ذكر نكرده و به همه ی سوالات مربوط به آنها پاسخ نگفته ، و را تجدید و اجتهاد و نوآوری را در آنها باز گذاشته است . 
    در ارتباط با همین گونه از احكام اجتهادی - كه در واقع بیشتر احكام فقه اسلامی را شامل می شود - اسلام دارای ویژگیهای سازگاری ، و فراخی و تسامح و آسانگیری است كه آن را با همه ی شرائط و اوضاع زمانی و مكانی سازگار می گرداند . 

    ( برگرفته از كتاب : نقش ارزشها و اخلاق در ارتباط با اقتصاد اسلامی ، تالیف دكتر قرضاوی و ترجمه ی عبدالعزیز سلیمی)