• مطالب پربیننده

    راههای نجات از گناهان

    نوشته شده در تاریخ : پنجشنبه ۵ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۰۰:۴۵

    علما در کتابها و تالیفات مفیدشان راههای زیادی را بیان نموده اند که اگر شخص آنها را بداند و بدانها عمل نماید به اذن خداوند خواهد توانست از گناهان خلاصی یابد . امام علامه و مربی بزرگ ،ابن قیم رحمه الله درهمه ی تالیفاتش ، دراین زمینه توجه وافری داشته اند ، همانگونه که در کتاب (( عدة الصابرین و ذخیرة الشاکرین )) در فصلی جداگانه ، به راههایی که بنده را در رهایی بخشیدن از گناهان کمک می کند ، می پردازد ،

    ستایش مخصوص خدایی است که پروردگار جهانیان است ، و گواهی می دهم که خدایی جز الله نیست ، یکتاست و شریکی ندارد  ، و گواهی می دهم محمد بنده و فرستاده اش می باشد ، درود و سلام خداوند بر او و خاندان و همه ی یارانش ، خدایا ما را یاری ده و بر علیه ما کسی را یاری منما ، ما را کمک کن و دشمنانمان را کمک مکن ، به ما راهکار را نشان داده و نقشه های دشمنان را بر علیه ما نقش بر آب کن ، ما را هدابت کن و راههای رسیدن به آن را برایمان میسور بگردان ، و ما را بر کسانی که بر ما طغیان نمودند ، پیروز بگردان ، خدایا ما به یاد تو بوده و شکرگزار نعمت هایت هستیم ، به سوی تو روی آورده ایم و در مقابلت فرمانبردار و متواضعیم ، خدایا توبه یمان را بپذیر و گناهانمان را بشوی و ما را استوار بگردان و قلبهایمان را ثابت بگردان و زبانمان را استوار بدار و ناپاکی های سینه مان را از بین ببر . اما بعد :

    برادران گرامی ، در این دیدار قصد ندارم ، در مورد مضرات و خطرات گناهان بر بنده در دنیا و آخرت سخن بگویم ، چرا که در این مورد سخنان زیادی گفته شده است ، و امام ابن قیم – رحمه الله – در کتابش (( الجواب الکافی )) به خوبی بدان پرداخته است ، همچنین نمی خواهم در مورد توبه و اهمیت و مکانتش و وجوب مبادرت ورزیدن بدان ، و اینکه به تاخیر انداختنش بسی خطرناک و گناهی است که باید از آن توبه نمود، سخن بگویم ، بلکه موضوع سخنم در این جلسه ، درمورد راههای نجات از گناهان می باشد .

    منظور از راههای نجات ، امور و اسبابی است که باعث می گردد ، به هنگام وسوسه ی نفس برای ارتکاب گناهان ، بنده توبه کرده و از گناهان دوری گزیند ،و این باب بسیار مهمی است که باید زیاد مورد کنکاش قرار گیرد ، چرا که وقتی انسان خودش را در حال ارتکاب برخی از گناهان و خطاها می بیند ، رغبت پیدا می کند که آنها را رها نماید ، اما همچنان خودش را در آن  گناهان می بیند و نمی تواند توبه کند ، سوال اینجاست که چه چیز هایی باعث می شود ، بنده به اذن خداوند به وسیله ی آنها از این گناهان نجات یافته و به زودی توبه کند  ؟

    همانگونه که می دانید این موضوع بسیار مهم و پر اهمیت است ، علما در کتابها و تالیفات مفیدشان راههای زیادی را بیان نموده اند که اگر شخص آنها را بداند و بدانها عمل نماید به اذن خداوند خواهد توانست از گناهان خلاصی یابد . امام علامه و مربی بزرگ ،ابن قیم رحمه الله درهمه ی تالیفاتش ، دراین زمینه توجه وافری داشته اند ، همانگونه که در کتاب (( عدة الصابرین و ذخیرة الشاکرین )) در فصلی جداگانه ، به راههایی که بنده را در رهایی بخشیدن از گناهان کمک می کند ، می پردازد ، ایشان ده روش را در این زمینه بیان می کنند که به شیوه ی بسیار زیبا جمع نموده و با بیانی واضح و محکم آنها را معرفی می فرماید ، و ما آنها را ذیلا از کتابش ذکر می کنیم :

    در اینجا ، راههایی که ابن قیم رحمه الله در کتاب مذکورش بیان نموده است با کمی تفصیل بیان می نماییم و از خداوند عزوجل خواهانیم که ما را قرین توفیق و هدایت و یاری و ثباتش قرار دهد و اینکه حتی به اندازه ی یک چشم به هم زدن ، ما را به خود واگذار ننموده و به ما علم سودمند عنایت فرماید ، آنچه را که می دانیم مایه ی سود ما قرار دهد و آن را حجتی برایمان قرار دهد و همه ی اعمالمان را اصلاح فرماید چرا که او پربرکت و بلند مرتبه و شنونده و نزدیک و اجابت کننده است.

    1-  اینکه شخص ، بزرگی خداوند تبارک و تعالی را در نظر داشته باشد ، و با قلبش عظمت و جلال خداوند سبحان را ، احساس نماید . خداوند تبارک و تعالی می فرمایند : ((شما را چه شده است كه از شكوه خدا بيم نداريد؟و حال آنكه شما را مرحله به مرحله خلق كرده است.)) [نوح:13-14] و درجایی دیگر می فرمایند : ((و خدا را آنچنان كه بايد به بزرگى نشناخته‌اند، و حال آنكه روز قيامت زمين يكسره در قبضه [قدرت‌] اوست، و آسمانها در پيچيده به دست اوست؛ او منزّه است و برتر است از آنچه [با وى‌] شريك مى‌گردانند.)) [الزمر:67]

    لذا هر گاه نفس اماره ، شخص را تحریک کرد که مرتکب گناه یا خطایی گردد ، با قلبش عظمت و بزرگی خداوند تبارک و تعالی را یادآوری کند ، و به یاد این مساله بیفتد که خداوند سبحان از کارهایش اطلاع داشته و آنها را می بیند و می شنود ، بنابراین وقتی این مساله در قلب به وجود آمد به اذن خداوند مانع از ارتکاب معاصی می گردد .

    2- اینکه شخص محبت خداوند را در قلب جای دهد ، و علما بیان نموده اند مواردی هست که باعث می گردد این محبت را در قلب ایجاد نموده و عظمت آن را فراگیر سازد ، لذا هرگاه قلب با محبت خداوند تبارک و تعالی آباد شد ، خودبخود از مواردی که باعث خشم الهی می گردد دور خواهد گشت ، چرا که محبت واقعی منجر به دور شدن از مصادیق خشم محبوب می گردد ، گفته شده است :

    نافرمانی خداوند می کنی ، درحالیکه ادعای حب او را داری ، قسم به جانم این مساله ی بسیار بدی است

    اگر دوستی تو صادقانه بود ، یقینا از او اطاعت می نمودی ، چرا که شخص به نسبت دوستش فرمانبردار است . 

    3- امر سوم یادآوری احسان و نعمت هایی است که خداوند به او ارزانی داشته است  ، اینکه   خداوند به بنده اش سلامتی ، ثروت ، منزل ، وسیله ی سواری ، گوش و چشم و توان داده است ، و به یاد فضل خداوند تبارک و تعالی بیفتد ، مبادا بنده در مقابل اینهمه نعمت رفتاری ناشایست داشته باشد ، در عین حالی که نعمات الهی بر او سرازیر می گردد ، اما فرشتگان اعمال و گفتارهای ناشایست و بد  و حرامی که مرتکب آن می گردد را به سوی پروردگار بالا ببرند . در مورد یکی از علما روایت شده است که مردی گنهکار نزدش آمد و در مورد گناه سخن می گفت : آن عالم به او چنین گفت : اشکالی ندارد ، برو گناه بکن اما در جایی که خداوند تو را نبیند ، آن مرد گفت : امکان ندارد ، عالم ابراز داشت : پس در انجام معصیت ، هیچیک از نعمت های الهی را بکار نبر ، مرد گفت : چگونه این امر ممکن است ؟! لذا آن عالم دو مساله را یاد آور شد : نعمت های الهی و آگاهی خداوند تبارک و تعالی از اعمال بندگان . بدون شک ، وقتی بنده به یاد نعمتها و الطاف الهی اعم از سلامتی ، ثروت و .. می افتد و این را می داند که همه از جانب خداوند است و در عین حال عواقب بد گناهان را به یاد می آورد ، این یکی از بزرگترین اسبابی  است که مانع از ارتکاب معاصی می گردد .

    4 – اینکه شخص به یاد خشم و غضب الهی بیفتد ، و این را بداند که خداوند بر گنهکاران و کسانی که مرتکب منهیات می شوند خشم می گیرد ((و چون ما را به خشم درآوردند، از آنان انتقام گرفتيم )) [الزخرف:55] بنابراین خداوند خشمگین شده و انتقام می گیرد ، این را نصب العین قرار بده ، هرگاه خواستی نافرمانی خداوند تبارک و تعالی نمایی ، خشم خداوند را به یاد آور ، و به یاد داشته باش که هیچ چیز توان مقابله با خشم الهی را ندارد ، چه برسد به این بنده ضعیف و ناتوان !! بنابراین به یاد غضب الهی افتادن یکی از بزرگترین اسباب بازدارنده از ارتکاب گناهان است .

    5- مساله ی از دست دادن برکات و خیرات.

    وقتی نفس او را وسوسه می کند که گناه را انجام دهد ، به این فکر کند که چه مقدار از خیرات و برکات را از دست می دهد ، این گناه چه اندازه مانع از کمال ایمانش خواهد شد ؟! این نکته را در گفتار رسول الله صلی الله علیه و سلم مشاهده می کنیم : (( شخص زناکار به هنگام زنا کردن ، مومن نیست ، و دزد به هنگام ارتکاب دزدی ، ایمان ندارد ، و آنکس که شراب می نوشد ، به هنگام نوشیدن آن ، بهره ای از ایمان ندارد )) . چند بار از  اینهمه فضل و برکت و خیرات و اسم کامل ایمان بی بهره مانده است ، ؟ بخاطر این گناهان ، تنها صفتی را که شایسته ی آن شده ، صفت مومن فاسق یا مومن فاجر یا مومن گنهکار بوده است ،و از ایمان کامل و آنچه از برکات و خیرات آن است ، بی بهره مانده است ، چند بار ارتکاب معاصی مانع از قرار گرفتنش زیر این آیه کریمه شده است که خداوند متعال می فرمایند : ((هر كس -از مرد يا زن- كار شايسته كند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگى پاكيزه‌اى، حيات [حقيقى‌] بخشيم، و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام مى‌دادند پاداش خواهيم داد. )) [النحل:97] ؟ چقدر انجام گناهان و معاصی خیرات عظیم دنیا و آخرت را از او سلب نموده است ؟ وقتی انسان به این مساله فکر می کند و یادآور می گردد که با انجام گناه چه چیزهایی را از دست می دهم ؟ از چه نعمت ها ، خیرات ، برکات و فضائلی در دنیا و آخرت بی بهره می مانم ؟ بدون شک تصور این مساله ، برایش فوائد فراوانی در جهت دوری گزیدن از گناهان دارد .

    6- مساله ی مبارزه با نفس و خوار کردن شیطان :

    نفس و شیطان دو منبع و مصدر بدیها هستند ، وقتی از گناهان و خطاهایی که نفس اماره و شیطان رانده شده، او را بدان ها  فرا می خوانند ، دوری گزید ، از این طریق ، نفس و شیطان را به زانو در آورده است ، و اینجاست که بنده شیرینی فرمانبرداری از دستورات خداوند و به دنبال رضایت او بودن و دوری گزیدن از مصادیق خشمش ، را می چشد . در دعای ماثور که مستحب است هر مسلمانی به هنگام صبح و شب و رفتن به رختخواب بخواند آمده است : (( ای پدید آورنده ی آسمان ها و زمین ، ای دانای نهان و آشکار ، ای پروردگار و صاحب هر چیزی ، گواهی می دهم که خدایی جز تو نیست ، از شر نفسم و از شر و همراهی با شیطان به تو پناه می برم ، خدایا از اینکه به خود یا مسلمانی بدی کنم به تو پناه می آورم . )) این دعا ،پناهگاهی در مقابل دو منبع شر و عواقب پیروی کردن ازآنها می باشد ، چرا که نفس اماره و شیطان منشأ شرند ، و لازم است در شبانه روز ، سه بار این دعای مبارک خوانده شود ، ( به هنگام شب ، و صبحگاه ،و آن زمان که سر بر بالین می گذاری ) ، و در این سه وقت از شر نفس اماره و شیطان و عواقب  تبعیت نمودن از آنها که همان شر رسانی به خود و دیگران است ، به خداوند پناه ببری . بنابر این وقتی این مساله را یاد آور شدی و بخاطر از پای در آوردن شیطان و نفس اماره، گناهان را ترک نموده و با فرمانبرداری از حضرت حق ، با عزت گشتی  ، در حقیقت بالاتری سود را به دست آورده ای .

    7- مساله ی پاداش : وقتی شخص بخاطر ترس از خداوند و به دست آوردن رضایتش و محافظت از ایمان و رسیدن به رستگاری ، گناه را ترک می کند ، این رها نمودن گناه ، جرئی از ایمانش است که خداوند در عوض، لذت و آرامش قلب و خوشبختی وخوشدلی و برکت در زندگی و دیگر خیرات را به او می دهد ، و هرکس بخاطر خداوند چیزی را ترک کند ، خداوند بهتر از آن را به او می دهد ، وقتی نفس ، صاحبش را به ارتکاب معاصی فرا می خواند ، شخص باید خودش را به ترک این دعوت فرا خواند و جایگزینی را که خداوند از خیرات دنیا و آخرت به او می دهد یادآور شود ، همان برکات و خیراتی که خداوند تبارک و تعالی به بنده ی مومنش وعده داده است که اگر بخاطر ترس از خداوند و بدست آوردن پاداش و خوشبختی ، گناهان را ترک کند ، به او ارزانی خواهد داشت . باید دانست که گناه نکردن ، از مصادیق اطاعت از خداوند و قسمتی از ایمان است که بدین وسیله به سوی خداوند تقرب می جویند . این مساله ای است که دلائل و شواهد فراوانی بر آن دلالت می دهد و یکی از این دلائل حدیث ابی هریره است که گذشت (( زناکار به هنگام زنا ، مومن نیست و ... ))

    8- مساله ی کسب معیت و همراهی خاص الهی : منظور از آن ، معیتی است که خداوند تبارک و تعالی به بندگان صبور و متقی و نیکوکارش وعده داده است ، هر گاه نفس ، او را به سوی گناه فرا خواند ، صبر و تقوای الهی پیشه کرده و از عقابش حذر می کند ، و این باعث می گردد که معیت خاص الهی را بدست آورد ، همانگونه که خداوند تبارک و تعالی می فرمایند : (( حقیقتاخدا با صابران است.)) [البقرة:153] . و در جایی دیگر می فرمایند : ((در حقيقت، خدا با كسانى است كه پروا داشته‌اند و [با] كسانى [است‌] كه آنها نيكوكارند. )) [النحل:128] این معیت و همراهی خاصی است که یاری و محافظت و تایید و تثبیت خداوندی را به همراه دارد ، لذا این صحنه را تصور نموده و سعی می کند جزء آنها گردد ،پس در مقابل معصیتی که نفس، او را بدان فرا می خواند ، استقامت کرده و تقوای الهی پیشه نموده و از مصادیق خشم خداوند بر حذر شده و کارهای نیک انجام می دهد ، تا از این طریق به درجه ی همراهان خاص الهی برسد .

    9- مساله ی پایان یافتن عمر : خداوند تبارک و تعالی می فرمایند : ((براى هر زمانى كتابى است. )) [الرعد:38] . در حقیقت انسان نمی داند چه زمان ، مرگش فرا می رسد ، بسیارند افرادی ، خصوصا جوان های نیرومند و سالم که  تصور می کنند بیش از شصت سال زنده خواهند ماند  ، اما نمی دانند که فردا می میرند ،(( و كسى نمى‌داند فردا چه به دست مى‌آورد، و كسى نمى‌داند در كدامين سرزمين مى‌ميرد. )) [لقمان:34] ، صحنه ی مواجهه با مرگ و فرارسیدن ناگهانی آن ، صحنه ی بسیار عظیم و موثر است ، پیامبر صلی الله علیه و سلم می فرمایند : (( از بین برنده ی لذت ها را زیاد یاد کنید )) ، چرا که این یادآوری، برای بنده سودمند خواهد بود و منجر به دوری گزیدن از گناهان و معاصی می شود  ، وقتی نفس به او دستور داد که به مسافرتی طولانی مدت یا کوتاه مدت برود ، او را گوشزد کند که : فرض کن در راه یا در این سفر بمیری ( آیا امادگی داری ) ؟ پیش آمده است که انسانی تنها با هدف انجام برخی از گناهان ، شهرش را رها نموده و به سفر رفته است ، اما ناگهان در راه ، مرده است  .وقتی  انسان ، این صحنه را تصور کند و نفس را بدان بترساند و  در نظر آورد که آمدن مرگ به صورت ناگهانی است ، و هیچ انسان عاقلی هم دوست ندارد در حال معصیت بمیرد ، همه ی این تصورات ، مانعی در برابر انجام گناهان خواهد شد

    10- صحنه ی بلا و سلامتی ؛ این هم از صحنه هایی است که هرگاه شخص با قلبش آن را درک نموده و در موردش تفکر کند ، بر جهاد با نفس و دوری گزیدن از معاصی او را یاری می کند ، آری ، مصیبت و سلامتی ، گناهان بزرگترین بلاها و سلامتی همان اطاعت نمودن از خداوند تبارک و تعالی است ، فرمانبردارن ، اهل سلامتی و گناهکاران صاحبان مصیبتند . در حقیقت بلاها ، همان گناهان و سلامتی در فرمانبری از خداوند است . برخی اوقات ، شخصی را می بینیم که از نظر جسمی ناسالم اما دینش در سلامت کامل است و بهترین چیز ، سلامتی دین می باشد ، و انسانی دیگر ، هم بر عکس ، از نظر جسمی مشکلی ندارد ، اما دینش در معرض خطر است ، خداوند تبارک و تعالی نیرو و سلامتی جسمی و مالی را به او داده است اما از نظر دینی ، ناسالم است ، گناهان او را نابود ساخته و به بلاها دچار نموده است ؛ این مساله ای است که وقتی در آن تفکر می شود به اذن خداوند ، سودی سرشار را نصیب صاحبش می گرداند .

    11- یکی از مواردی که امام ابن قیم – رحمه الله تعالی – ذکر می کند این است که شخص انگیزش دینی را بر فراخوانی هوی و هوس ترجیح داده و تدریجا خودش را بدان عادت دهد ،  و به عبارت دیگر ، به جهاد با نفس عادت کند ، خداوند تبارک و تعالی می فرمایند : ((و كسانى كه در راه ما كوشيده‌اند، به يقين راه‌هاى خود را بر آنان مى‌نماييم و در حقيقت، خدا با نيكوكاران است. )) [العنكبوت:69] در حقیقت انسان مسلمان ، با انگیزشهای دینی همانگونه که گذشت و در مقابل با  دعوتگران شر و بدی  از اطراف و اکناف مواجه است ، لذا لازم است که دعوتگران شر را به وسیله ی انگیزش های دینی شکست داده و بر آنها پیروز گردد ، و این همان چیزی است که به (( مجاهده )) موسوم است ، مجاهده یعنی مقاومت ، مقاومت در برابر تحریکات و فراخوان هایی که نیروهای شر ، انجام می دهند .

    12-مورد دوازدهم که ایشان ذکر می نمایند این است که باطل و شر را باید از نطفه خفه کرد ؛ چرا که معصیت در ابتدا به صورت تصوری در نفس ایجاد شده و سپس به خواهش تبدیل می گردد ، بعد از آن به صورت دغدغه ی  قلبی بنده در آمده ، و سپس این دغدغه ، به تصمیم بد تبدیل می شود و در نهایت ، این تصمیم به فعل تبدیل می گردد ؛ بهتر آن است که از همان ابتدا ، تصورات بد را از ذهن دور بریزند ، چون در صورت سهل انگاری ، به تدریج بر آن اضافه شده و از مرحله ای به مرحله ی دیگر - همانگونه که ذکر شد - می رسد ، مسلما گناه ، وقتی به صورت یک تصور ذهنی است ، از بین بردنش بسیار آسان است ، اما اگر رشد نمود تا اینکه به دغدغه ی نیرومند یا اراده ی بد و یا تصمیمی فعال تبدیل گشت ، به همان میزان ، تخلی از آن مشکل خواهد شد .

    13- مورد سیزدهم که ابن قیم رحمه الله ذکر می نمایند : از بین بردن اسباب و زمینه هایی است که منجر به تبعیت از هوی و هوس می گردد ، به این صورت که خواسته های نفسانی  را در جهت دوستی خداوند تبارک و تعالی قرار دهد ، در واقع اسباب زیاد و متعددی وجود دارد که قلب را به سوی باطل و گناه و حرام سوق می دهد ، انسان مومن باید نهایت سعیش را بکار برد تا این اسباب که باعث تحریک قلب به سوی معاصی می گردد را از بین ببرد ، البته منظور این نیست که به طور کلی ، خواسته های نفسانیش را از بین ببرد ، بلکه باید خواسته ها را در راستای رضایت و محبت الهی قرار دهد ، همانگونه که در حدیثی از انس رضی الله عنه روایت شده است که آن حضرت صلی الله علیه و سلم فرمودند : (( ایمان هیچکدام از شما کامل نیست  ، تا زمانی که خواسته هایش در راستای آن چیزی باشد که من آورده ام  . )) .

    14- تفکر در آیات عجیب خداوند تبارک و تعالی که در قرآن آمده است که همان کلام حضرت حق باشد و همچنین تفکر در آیات و نشانه های تکوینی پروردگار ، ((مسلماً در آفرينش آسمانها و زمين، و در پى يكديگر آمدن شب و روز، براى خردمندان نشانه‌هايى [قانع كننده‌] است. همانان كه خدا را [در همه احوال‌] ايستاده و نشسته، و به پهلو آرميده ياد مى‌كنند، و در آفرينش آسمانها و زمين مى‌انديشند [كه:] پروردگارا، اينها را بيهوده نيافريده‌اى؛ منزهى تو! پس ما را از عذاب آتش دوزخ در امان بدار.)) [آل عمران:190-191] ، بدون شک ، این نوع تفکر ، منجر به روی آوری شخص به نیکی ها و دوری گزیدن از باطل و گمراهی و بیهودگی خواهد شد ، این معنا در گفتار دانایان ، به این صورت متبلور است که می گویند : ((پروردگارا، اينها را بيهوده نيافريده‌اى)) ، آری تفکر و بررسی و تامل در آیات ، این ایمان قوی را نصیبشان کرده است که می گویند : ((پروردگارا، اينها را بيهوده نيافريده‌اى)) ؛ بنابراین تفکر در آیات و نشانه های بزرگ خداوند ، ایمان را تقویت کرده و ارتباط با خداوند را مستحکم می گرداند و وسوسه های پست را از شخص دور می نماید و همه ی اینها ، منجر به خودداری از گناه می گردد .

    15- در مورد سرعت فنای دنیا و اینکه آن محل آزمایش و امتحان و خانه ی فریب است ، تفکر نماید ((بدانيد كه زندگى دنيا، در حقيقت، بازى و سرگرمى و آرايش و فخرفروشى شما به يكديگر و فزون‌جويى در اموال و فرزندان است. [مثَل آنها] چون مثَل بارانى است كه كشاورزان را رستنى آن [باران‌] به شگفتى اندازد، سپس [آن كشت‌] خشك شود و آن را زرد بينى، آنگاه خاشاك شود.)) [الحديد:20] .  و در قرآن آیات بسیاری است که در مورد زندگی دنیا ، مثال هایی را ذکر می نماید ، همچنین احادیث متعددی در این زمینه داریم ، خداوند تبارک و تعالی می فرمایند : ((و زندگانى دنيا جز كالاى فريبنده نيست. )) [الحديد:20] یعنی کالای فانی و از بین رونده است ، بنابراین در مورد سرعت از بین رفتن زندگی این دنیا و واقعی بودن زندگی آخرت ، تفکر می کند ((و زندگى حقيقى همانا [در] سراى آخرت است؛ )) [العنكبوت:64] ، اما زندگی دنیا به سرعت پایان می پذیرد ، اگر در این زمینه ، دقت کنیم متوجه خواهیم  شد که زمان انتظار مردم برای شروع حساب بسیار طولانی است ؛ چند سال به انتظار می ایستند ؟ ((در روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است )) [المعارج:14] پنجاه هزار سال در مقابل ، زمان ماندن شخص در این دنیا ، اصلا به حساب نمی آید ، انسان چند سال عمر می کند ؟ (( عمر امت من بین شصت تا هفتاد سال است )) فرض می کنیم ، شخصی شصت سال عمر می کند ، وقتی پانزده سال اول قبل از بلوغ را حذف کرده و یک سوم آن را که در خوابیم هم به حساب نیاوریم ، مدت زمان بسیار اندکی باقی می ماند ، چرا که در شبانه روز هشت ساعت وقت خوابیدن است که در طول شصت سال ، بیست سال زمان خواب محاسبه می گردد  ، بنابراین آنچه عمر خالص برای کار کردن می ماند بسیار کم است ، که این مدت بسیار اندک ،در مقابل پنجاه هزار سال ، عددی نخواهد بود .وقتی انسان مومن در این مساله دقت و تفکر می نماید ، منجر به دوریش از گناهان می گردد . این معنا را در گفتار رسول الله صلی الله علیه و سلم ببینیم آنجا که می فرمایند : (( در دنیا مانند غریبه یا مسافر زندگی کن )). 

    16- بنده به سوی کسی که قلبها بین انگشتانش است می شتابد ، آن کسی که همه ی امورات مشکل در دست او و بندگان تحت اختیار و تسخیر اویند ، وقتی قلب ها به چنین خداوندی پناه آورده و به او توکل کند یقینا در راه مستقیم خواهد بود ((  و هر كس به خدا تمسك جويد، قطعاً به راه راست هدايت شده است.)) [آل عمران:101] آری وقتی که در درگاه خداوند اصرار می ورزد که کمکش کند ، به او پناه دهد ، به او عافیت بخشد و از او محافظت نماید ، یقینا نتیجه خواهد گرفت . و در این زمینه دعاهای زیادی از پیامبر ما  محمد صلی الله علیه و سلم وارد شده است . و هرکس دعا کردن و پناه بردن را به او بدهند ، یقینا اجابت کردن هم به او عطا خواهند نمود ، خداوند تبارک و تعالی می فرمایند : ((و پروردگارتان فرمود: «مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم. در حقيقت، كسانى كه از پرستش من كبر مى‌ورزند به زودى خوار در دوزخ درمى‌آيند.»)) [غافر:60] و در جایی دیگر می فرمایند : ((  و هرگاه بندگان من، از تو در باره من بپرسند، [بگو] من نزديكم، و دعاى دعاكننده را -به هنگامى كه مرا بخواند- اجابت مى‌كنم،)) [البقرة:186] . به این خاطر است که هر گاه از منزل خارج شدی مشروع است که به خداوند پناه ببری (( خدایا به تو پناه می برم از اینکه گمراه شوم یا گمراه کنم ، بلغزم یا بلغزانم ، ستم کنم یا به من ستم شود ، نادانی نمایم یا بر من نادانی شود )) ، این مساله ی بسیار مهمی است و هر کس در مورد این امر موفق شود و در پناه بردنش به خداوند صدق داشته باشد ، خداوند هم به او پناه داده و از او محافظت نموده و سلامتش می دارد ، همانگونه که در حدیث آمده است (( هرگاه شخص از خانه اش خارج گشت و گفت : به نام خدا ، بر خدا توکل نمودم ، هیچ تغییر و نیرویی جز به وسیله ی خداوند نیست ، در این هنگام به او گفته می شود : مورد هدایت و کفایت و حفاظت قرار گرفتی ، پس شیطانی به سوی او می رود ، شیطان دیگر می گوید : با مردی که مورد هدایت و کفایت و حفاظت قرار گرفته است می خواهی چکار کنی ؟ )) با این حدیث به جایگاه و اهمیت اوراد شرعی و اذکار ماثور و به نیکی به خداوند پناه آوردن پی می بریم و این یکی از مسائلی است که مانع از ارتکاب معاصی می گردد .

    17- اینکه بنده بداند بین دو نیروی متضاد قرار دارد ، نیروی جاذبه ای به سوی پروردگار بلند مرتبه  و نیرویی به سوی پست ترین پستی ها . او با فرمانبرداری که مظهر بلندمرتبگی و رفع شان بنده است به سوی پروردگار بلند مرتبه ، رهسپار می گردد ((خدا [رتبه‌] كسانى از شما را كه گرويده و كسانى را كه دانشمندند [بر حسب‌] درجات بلند گرداند،))[المجادلة:11] ((سخنان پاكيزه به سوى او بالا مى‌رود،)) [فاطر:10] و در مقابل نیرویی قرار دارد که او را به سوی پست ترین پستی ها سوق می دهد ، نیروی جاذبه ی نفس اماره ، شیطان ، دوستان بد و .. . حالا اگر شخص همراه با نیروی جاذبه ی خیر باشد ، خوشبخت شده و نجات می یابد و اگر نعوذ بالله با نیروی شر همراه شود نابود خواهد گشت . این هم نکته ای است که اگر بنده آن را در نظر گرفته  و در آن تفکر نماید خودش را در ورطه ای نمی اندازد که منجر به سقوطش در پست ترین پستی ها گردد .

    18- اینکه بداند ، خالی نمودن محل ، شرط نزول باران رحمت و پاک کردن آن از ناپاکی ها ، شرط کامل شدن زرع است ، لذا هرگاه امر خالی کردن و پاک نمودن محل انجام پذیرفت ، آماده ی رحمت و خیر و برکات خواهد گشت ، در مثالی که به زرع ، تشبیه شده است دقت کنید ؛ صاحب درخت باید  گیاهان هرز و موذی را از آن دور نموده که در استفاده از آب برایش مزاحمت ایجاد نکنند و یا ضرری را متوجه آن ننمایند ، همچنین حشرات و آفاتی را که باعث از بین بردن و بیماری درخت می شوند را باید نابود نماید ، و از اینجاست که برای رشد و نمو درخت نیاز است کاملا آن را تحت مراقبت قرار داد و بعد از آن اگر آب بدان برسد ، تاثیر زیادی در حیات و رشد و ازدیاد نیرویش خواهد داشت ، مثال مومن هم مانند ، درخت است ، همانگونه که در قرآن کریم آمده است ((  آيا نديدى خدا چگونه مَثَل زده: سخنى پاك كه مانند درختى پاك است كه ريشه‌اش استوار و شاخه‌اش در آسمان است؟ ميوه‌اش را هر دم به اذن پروردگارش مى‌دهد. و خدا مَثَلها را براى مردم مى‌زند، شايد كه آنان پند گيرند.)) [إبراهيم:24-25] در واقع مثال درختان برای شناخت حقیقت ایمان مثال محسوس و مرئی است و اینکه ایمان مانند درخت است .

    19- اینکه بداند خداوند تبارک و تعالی او را برای جاودانگی آفریده است نه برای اینکه فنا شود ، هدف از خلقتش عزتمندی بوده است نه اینکه ذلیل گردد و برای امنیتی که ترسی به همراه ندارد و بی نیازی که فقری به دنبال ندارد آفریده شده است که همه ی اینها در جهان آخرت محقق می گردد ((و بيمى بر آنان نيست، و غمگين نخواهند شد. )) [البقرة:112] هدف از خلقتش این بوده است ، اما در این دنیا با اموری مورد آزمایش و امتحان قرار می گیرد ، چه بسی بسیاری از مردم از زندگی و بی نیازی و لذت حقیقی غافل شده و فریفته ی نعمت های این دنیا گردند ، آری نعمت های آخرت همیشگی است و دچار نقصان نمی شود ، و یادآوری نفس به این نکته که در آخرت عزت و ثروت و لذت و نعمت وامنیت واقعی و حقیقی وجود دارد و اینکه گناهان مانع از رسیدن به آنها می شود ، باعث می گردد شخص برای رسیدن به آن سعادت، تلاش کرده و با نفس مبارزه نماید ، تا از این طریق با به دست آوردن لذت و آرامش و امینت و خیرات و برکات آخرت به سعادت برسد . باید دانست که گناهان در روز قیامت تاثیری بد بر رسیدن به سعادت دارد، همانگونه که رعایت ایمان و توجه به خداوند تبارک و تعالی باعث می گردد که شخص مورد اکرام حضرت حق قرار گرفته و بدون حساب و عقاب وارد بهشت گردد ، و افراد دیگر ، در معرض حساب و عقاب و ورود به جهنم قرار دارند ، حالا اگر مومن باشند ، و بخاطر گناهان وارد آتش شوند در آن جاودان نمی مانند ، چرا که جاودانگی در آتش، مخصوص کفار و مشرکین است ، اما بخاطر گناهان و معاصی در معرض خطرات بزرگی در قبر و زمان بر انگیخته شدن و زمان روبرو گشتن با خداوند خواهد بود .

    20- بنده به این نکته مغرور نگردد که مجرد آگاهی داشتن از آنچه ذکر شد برای رسیدن به مقصود کافیست ، در واقع آگاهی داشتن از این اسباب به تنهایی کفایت نمی کند ، بلکه همراه آن باید مبارزه با نفس و عمل کردن وجود داشته باشد . این یادآوری از اهمیت بالایی بر خوردار است که این اسباب ( اسباب نجات از گناهان ) تنها به عنوان مذاکره ی علمی نیست بلکه شایسته است ، در کنار آن مبارزه ی جدی با نفس انجام پذیرد تا سلامتی و نجات با دوری گزیدن از گناهان حاصل گردد .

    این خلاصه ای از بیانات ابن قیم رحمه الله به همراه توضیح و اضافاتی بود که ارائه شد ، و اکیدا سفارش می کنم که به این فصل سودمند از کتاب (( عدة الصابرین و ذخیرة الشاکرین )) تالیف امام ابن قیم رحمه لله مراجعه شود ، بنده گفتار ایشان را در صفحات محدود خلاصه کرده ام که انتشار یابد و حضار از آن مستفید گردند .

    از خداوند کریم ، پروردگار عرش بزرگ با توسل به اسماء نیک و صفات والایش و اینکه خدایی جز او نیست می خواهم که ما را به آنچه که می دانیم منتفع سازد و بر علممان بیفزاید و اموراتمان را اصلاح فرموده و حتی به اندازه ی یک چشم به هم زدن ، ما را به خودمان واگذار ننماید ، حقیقتا او پربرکت و بلند مرتبه است دعای ، دعا کنندگان را می شنود و به او امید داریم و او برای ما کافیست و نیکو حمایتگری است .

    و با درود و سلام بر بنده و فرستاده اش محمد و خاندان و همه ی یارانش . 

    منبع : http://fa.islamtape.com/