خالد بن سعید بن عاص بن امیة بن عبدشمس بن عبدمناف ، یکی از سابقین اولین است
خالد بن سعید بن عاص بن امیة بن عبدشمس بن عبدمناف ، یکی از سابقین اولین است . شخصی آرام و باهوش بود .. . پدرش ابوأحیحة از بزرگان دوران جاهلیت بود که قبل از غزوه ی بدر در حالت شرک از دنیا رفت . از ام خالد دختر خالد روایت شده است که گفت : پدرم پنجمین نفری بود که اسلام آورد و به حبشه مهاجرت کرده و چندین سال در آنجا ماند و من در آنجا متولد شدم و ادامه می دهد : پدرم اولین کسی بود که بسم الله الرحمن الرحیم را نوشت .
در مورد سبب اسلام آوردنش حکایتی منقول است که شایسته تامل می باشد :
شبی خالد بن سعید در خواب دید که بر کنار آتشی بزرگ ایستاده و پدرش از پشت سر با دو دست او را به جلو حرکت داده و می خواهد او را در آتش بیندازد ، سپس رسول الله صلی الله علیه و سلم را مشاهده کرد که با دست مبارکش او را گرفته و از آتش دور می کند ، خالد از خواب پرید و به سرعت به خانه ابوبکر رفت و داستان رویایش را تعریف کرد ، ابوبکر به او گفت : خوبی تو را می خواهم ، از پیامبر خدا پیروی کن و بدان که اسلام مانع دخولت به آتش می شود .
پس خالد فورا مسلمان شد تا جزء چهارمین یا پنجمین نفری باشد که مسلمان شده اند وقتی پدرش از اسلام آوردن او باخبر شد او را کتک زده و در اتاقی تاریک زندانی نمود و آب و غذا را از او منع کرد اما خالد همچنان بر دینش ثابت قدم بود تا اینکه پدرش از او ناامید شده و رهایش کرد و گفت : به لات قسم ، هیچ غذایی به تو نخواهم داد ، و خالد جواب داد : خداوند بهترین روزی دهندگان است .
در هجرت دوم به حبشه ، ایشان از مهاجرین بود و در سال هفتم همراه با برادرانش بازگشت و در مدینه منوره حضور داشت و در همه ی صحنه ها همراه با صحابه حضور داشت .
رسول الله صلی الله علیه و سلم قبل از و فات ، ایشان را به عنوان والی به یمن فرستاد و ایشان وقتی خبر وفات پیامبر صلی الله علیه و سلم را شنید به مدینه بازگشت .
وقتی ابوبکر به خلافت رسید ، مسوولیت یکی از لشکرهایی که به سوی شام فرستاد را به عهده ی ایشان گذاشت و در ابتدای خلافت عمر رضی الله عنه در مرج الصقر در نزدیکی دمشق به شهادت رسید و مسلمانان ایشان را همراه با شهداء یافتند و گفتند : خدایا از خالد بن سعید راضی باش ، و گواهی دادند به اینکه در مقابل رومیان از پایدارترین و دلیرتان افراد بوده است .
و گفته شده است : که شهادت ایشان در اجنادین بیست و چهار روز قبل از وفات ابوبکر بوده است .
در زمینه شهادتش حکایتی منقول است که قاتل ایشان بعد از اسلام آوردن پرسید : این مرد چه کسی بوده است ؟ در حقیقت نوری را دیدم که به سوی آسمان ساطع شد .
برادران ایشان به سبب اسلام خالد ، بعدها مسلمان شدند و آندو ابان بن سعید و عمرو بن سعید اموی نام داشته اند و در روز اجنادین کشته شدند خداوند از ایشان راضی باد و چه بسی در اطراف دمشق دفن شده اند . خداوند از همگی راضی باد .
المصادر والمراجع:
ـ تاريخ دمشق / لابن عساكر
ـ سير أعلام النبلاء / للذهبي
تحقیق از : نبیله قوصی ، برگرفته از نسیم الشام ، ترجمه از : عبدالله دریایی